پیشنهادی شهیدانه
📚#کتاب_خوب_بخوانیم 😇
🔖#بخوانیم_برگی_از_کتاب 🍃
"مجید دهقانیان ؛ همکار شهید
اتاقش کنار اتاق سردار اباذری بود. متوجه شدم که در اتاق حضور دارد و مراجعینی هم وارد می شوند و مسائل و مشکلاتشان را می گویند و بیرون. می آیند. من هم وارد اتاق شدم. دیدم تمام دیوارها سرسبز است و گل های رنگارنگ اطراف اتاق را پوشانده است. دو صندلی هم در گوشهٔ اتاق گذاشته بود. گفتم :
« عباس! این صندلیا رو واسه چی گذاشتی؟ »
گفت : « یه صندلی واسه مراجعه کننده، یه صندلی هم واسهٔ خودم. »
روبروی اتاق، باغ بسیار بزرگی بود که فضای بسیار با طراوت و شادابی است. بوی عطر خوشی در اتاق به مشام می رسید. غرق تماشای آن باغ بودم که از خواب پریدم.
همیشه وقتی بعضی از دوستان می گفتند که عباس گره از کارشان باز کرده یا به خوابشان آمده، دوست داشتم بدانم او چگونه از مشکلات دوستان آگاه می شود با دیدن این خواب جواب سئوالم را گرفتم. "
جوان مؤمن انقلابی
✨ @javanemomeneenghlabi
کانال سروش
#شهید_عباس_دانشگر
#داداش_عباس
#مدافع_حرم
#شهیدانه
🔖#بخوانیم_برگی_از_کتاب 🍃
"مجید دهقانیان ؛ همکار شهید
اتاقش کنار اتاق سردار اباذری بود. متوجه شدم که در اتاق حضور دارد و مراجعینی هم وارد می شوند و مسائل و مشکلاتشان را می گویند و بیرون. می آیند. من هم وارد اتاق شدم. دیدم تمام دیوارها سرسبز است و گل های رنگارنگ اطراف اتاق را پوشانده است. دو صندلی هم در گوشهٔ اتاق گذاشته بود. گفتم :
« عباس! این صندلیا رو واسه چی گذاشتی؟ »
گفت : « یه صندلی واسه مراجعه کننده، یه صندلی هم واسهٔ خودم. »
روبروی اتاق، باغ بسیار بزرگی بود که فضای بسیار با طراوت و شادابی است. بوی عطر خوشی در اتاق به مشام می رسید. غرق تماشای آن باغ بودم که از خواب پریدم.
همیشه وقتی بعضی از دوستان می گفتند که عباس گره از کارشان باز کرده یا به خوابشان آمده، دوست داشتم بدانم او چگونه از مشکلات دوستان آگاه می شود با دیدن این خواب جواب سئوالم را گرفتم. "
جوان مؤمن انقلابی
✨ @javanemomeneenghlabi
کانال سروش
#شهید_عباس_دانشگر
#داداش_عباس
#مدافع_حرم
#شهیدانه
۳۳.۴k
۱۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.