غزل استاد خالقی:
غزل استاد خالقی:
تو از قبیله که ای که ناز را شکسته ای/ تنگ حصار مبهم نیاز راشکسته ای
سرو خجل شود اگر به قامتت نگه کند/ زبس که راست قامتی طراز را شکسته ای
صدای پای ناز تو موسیقی کلام من/ تواز کدام پرده ای که ساز را شکسته ای
مست مدام می شود تشنه جرعه نوش تو/ می کدام ساغری نیاز را شکسته ای
قبله کجا شود نهان شاهد قبله گاه من/برون زحرف قبله ای نماز راشکسته ای
حجله ی دل مبارکت عروس نو رسیده ام/ بتان صف کشیده ی حجاز را شکسته ای
#شعر_ناب #شعر_ایران #لرستان
تو از قبیله که ای که ناز را شکسته ای/ تنگ حصار مبهم نیاز راشکسته ای
سرو خجل شود اگر به قامتت نگه کند/ زبس که راست قامتی طراز را شکسته ای
صدای پای ناز تو موسیقی کلام من/ تواز کدام پرده ای که ساز را شکسته ای
مست مدام می شود تشنه جرعه نوش تو/ می کدام ساغری نیاز را شکسته ای
قبله کجا شود نهان شاهد قبله گاه من/برون زحرف قبله ای نماز راشکسته ای
حجله ی دل مبارکت عروس نو رسیده ام/ بتان صف کشیده ی حجاز را شکسته ای
#شعر_ناب #شعر_ایران #لرستان
۱۱.۸k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.