چه باک از آتش دوران که
چه باک از آتش دوران که
خواهد داد بر بادم
تنم افتاده خونین زیر این آوار شب ،
اما دری زین دخمه سوی خانه ی
خورشید بگشادم
الا ای صبح آزادی
به یاد آور در آن شادی
کزین شب های ناباور
منت آواز می دادم
در آن دوری و بد حالی
نبودم از رخت خالی
به دل می دیدمت
وز جان سلامت می فرستادم
سزد کز خون من نقشی
بر آرد لعل پیروزت
که من بر درج دل مهری
به جز مهر تو ننهادم
به جز دام سر زلفت
که آرام دل سایه ست
به بندی تن نخواهد داد
هرگز جان آزادم
🎙"هوشنگ ابتهاج"
خواهد داد بر بادم
تنم افتاده خونین زیر این آوار شب ،
اما دری زین دخمه سوی خانه ی
خورشید بگشادم
الا ای صبح آزادی
به یاد آور در آن شادی
کزین شب های ناباور
منت آواز می دادم
در آن دوری و بد حالی
نبودم از رخت خالی
به دل می دیدمت
وز جان سلامت می فرستادم
سزد کز خون من نقشی
بر آرد لعل پیروزت
که من بر درج دل مهری
به جز مهر تو ننهادم
به جز دام سر زلفت
که آرام دل سایه ست
به بندی تن نخواهد داد
هرگز جان آزادم
🎙"هوشنگ ابتهاج"
۱۰.۲k
۲۴ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.