صبح وصال تو، شب غم را سحر کند
احیاگر معالِم دین خداست او
شمس الضحای روشن و نورالهداست او
الهام کم گرفتی از آن فاطمی نَفَس
با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس
تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع
ای دیدگان شب زده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»
_آه ای سحر طلوع کن از شام تار من
بگذار پا به دیده ی شب زنده دار من
شمس الضحای روشن و نورالهداست او
الهام کم گرفتی از آن فاطمی نَفَس
با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس
تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع
ای دیدگان شب زده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»
_آه ای سحر طلوع کن از شام تار من
بگذار پا به دیده ی شب زنده دار من
۱.۸k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.