عاشقانه های شبنم به انتظار جانانم
بس نیست که گهگاه به دیدار بیایی
ای کاش که صد بار به تکرار بیایی
تب کرده دلم از غم و اندوه جدایی
باید به پرستاری بیمار بیایی
عاشق شدن این نیست که هر بار که رفتی
در مرتبه ی بعد، به اصرار بیایی !
دلبر شده ای برده ای از دل، دلِ بیدل
دل دل نکن ای دل، که بر یار بیایی
حتی درِ این خانه اگر بسته بماند
باید بشود از سر دیوار بیایی !
تا چشم نظر تنگ، نبیند تو و من را
وقتش شده دور از همه انظار بیایی
بهتر که به همراه خیالات شبانه
در خواب من خسته به اجبار بیایی
حتی اگر آن هم نشود سهم من از تو
شعرم شو که در دفتر اشعار بیایی
ای کاش که صد بار به تکرار بیایی
تب کرده دلم از غم و اندوه جدایی
باید به پرستاری بیمار بیایی
عاشق شدن این نیست که هر بار که رفتی
در مرتبه ی بعد، به اصرار بیایی !
دلبر شده ای برده ای از دل، دلِ بیدل
دل دل نکن ای دل، که بر یار بیایی
حتی درِ این خانه اگر بسته بماند
باید بشود از سر دیوار بیایی !
تا چشم نظر تنگ، نبیند تو و من را
وقتش شده دور از همه انظار بیایی
بهتر که به همراه خیالات شبانه
در خواب من خسته به اجبار بیایی
حتی اگر آن هم نشود سهم من از تو
شعرم شو که در دفتر اشعار بیایی
۵.۴k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲