عاشقانه های شبنم درکنار زندگیم
به رویم باز کن میخانه چشمی که بستی را
زیبایی مثل من، پنهان نباید کرد مستی را
نمی آید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی
به لطف عشق تمرین میکنم یکتاپرستی را
شکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت:
فروافتادن «ما» آبرو بخشید پستی را
در این بازار بی رونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با «ثروت» عوض کردم غنای «تنگدستی» را
به تن تبعید شد روح عدم پیمای من ای عمر!
بگو بر شانه باید برد تا کی بار هستی را؟
زیبایی مثل من، پنهان نباید کرد مستی را
نمی آید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی
به لطف عشق تمرین میکنم یکتاپرستی را
شکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت:
فروافتادن «ما» آبرو بخشید پستی را
در این بازار بی رونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با «ثروت» عوض کردم غنای «تنگدستی» را
به تن تبعید شد روح عدم پیمای من ای عمر!
بگو بر شانه باید برد تا کی بار هستی را؟
۶.۵k
۱۱ مهر ۱۴۰۲