عاشقانه های شبنم تقدیم زندگیم
ابرها به بدرقه ی پاییز آه
میبارند
دست به هرجای زمین که میگذارم
خاطره ای
حافظه ی خاک را می بوسد
فصل شعرهای عاشقانه
شکوهمندی و هم آغوشیِ اشک
با ترانه های شاهرخ
..... دلبری های دلکش و ماهور
از نفس زخمیِ چنگ در رگ و ریشه ی
عشق میپیچد
آوای شیرین و شنیدنیِ شجریان
و نغمه ی دلچسب معین وقتی می گوید
*یکی را دوست می دارم....**
دلم را
برگ برگ به حضورگرمت خوش می کند...
اینجا
هوای عاشقانه ها
برقص در می آورد آفتاب را
در لابلای شکوفه بارانِ برف
تناقضِ نابِ ناز و نیاز....دیدنی ست
وقتی ...
یلدا با چمدانی از مهر
با لبی خندان
پیراهن سفیدش را
بر سیاهیِ شب میپوشانَد
و دلمان را گره میزند
به یک دورهمیِ دلارام
حالا ببین
گرمیِ حضور تو
خون مرا داغ میکند
و غم های ماسیده را
از ته مانده ی
خیالم پاک میکند
و دوباره شقیقه هایم
شعر می نوشند
از پیاله های نگاهت
و من جیب هایم را
پر از دلِ دانه دانه
می کنم
تا مشت مشت مویزِ چشمانت را که
چهل روز است
در خُم انتظار به آتشِ دل جوشانده ام
جرعه جرعه سر بکشم
تا دلبرانه تر
تو را نفس بکشم ای ناب ترین
شرابِ طَهور
بهشتِ مرا از آغوشت جاری و ساری کن
به وسعت یک جهان دلدادگی
یلدات مبارک جانانم 💕❤️🌹
میبارند
دست به هرجای زمین که میگذارم
خاطره ای
حافظه ی خاک را می بوسد
فصل شعرهای عاشقانه
شکوهمندی و هم آغوشیِ اشک
با ترانه های شاهرخ
..... دلبری های دلکش و ماهور
از نفس زخمیِ چنگ در رگ و ریشه ی
عشق میپیچد
آوای شیرین و شنیدنیِ شجریان
و نغمه ی دلچسب معین وقتی می گوید
*یکی را دوست می دارم....**
دلم را
برگ برگ به حضورگرمت خوش می کند...
اینجا
هوای عاشقانه ها
برقص در می آورد آفتاب را
در لابلای شکوفه بارانِ برف
تناقضِ نابِ ناز و نیاز....دیدنی ست
وقتی ...
یلدا با چمدانی از مهر
با لبی خندان
پیراهن سفیدش را
بر سیاهیِ شب میپوشانَد
و دلمان را گره میزند
به یک دورهمیِ دلارام
حالا ببین
گرمیِ حضور تو
خون مرا داغ میکند
و غم های ماسیده را
از ته مانده ی
خیالم پاک میکند
و دوباره شقیقه هایم
شعر می نوشند
از پیاله های نگاهت
و من جیب هایم را
پر از دلِ دانه دانه
می کنم
تا مشت مشت مویزِ چشمانت را که
چهل روز است
در خُم انتظار به آتشِ دل جوشانده ام
جرعه جرعه سر بکشم
تا دلبرانه تر
تو را نفس بکشم ای ناب ترین
شرابِ طَهور
بهشتِ مرا از آغوشت جاری و ساری کن
به وسعت یک جهان دلدادگی
یلدات مبارک جانانم 💕❤️🌹
۷۴.۴k
۳۰ آذر ۱۴۰۲