عشق و گیاه و عباس کیارستمی
آدم نسخهی عاشق خودش را وقت تب پیدا میکند.
وسط این خواهشِ توأمان تیمارخواهی و تنافر از جمع
شاید در همان نقطهای که #سعدی "نه تاب وصل دارم، نه تحمل جدایی" صدایش زده
گوشهی یک دردِ واقعا درد
نرسیده به یک شیرینِ واقعا شیرین
لابهلای این هزیانهای رسواکننده...
عشق نمیتواند دوست داشتن یکدست باشد
بدون یک بخش درونی
بدون یک ریشهی غیرقابل انکار
بدون پیچیدگی
بدون زیر خاک رفتن
بدون آب
بدون اشک
بدون بغض
بدون مرگ
راستی آدم عاشق را وقتی بمیرد دفن نمیکنند، میکارند.
راست میگوید #کیارستمی
بیان یکی از جلوههای عشق است
اما کاملترش این بود که کاش میگفت:
ابتذالِ بیان، یکی و تنها یکی از جلوههای عشق است.
هیچکس از نگفتن و نشنیدن دوستت دارم نمرده
اما هرکس که این فقره را گفت و شنید حتما میمیرد
راستی آدم عاشق را وقتی بمیرد دفن نمیکنند، میکارند.
بیماری
و خصوصا تب
چه غریب عشق آور است...
همین! مال هیچکس نیست!
وسط این خواهشِ توأمان تیمارخواهی و تنافر از جمع
شاید در همان نقطهای که #سعدی "نه تاب وصل دارم، نه تحمل جدایی" صدایش زده
گوشهی یک دردِ واقعا درد
نرسیده به یک شیرینِ واقعا شیرین
لابهلای این هزیانهای رسواکننده...
عشق نمیتواند دوست داشتن یکدست باشد
بدون یک بخش درونی
بدون یک ریشهی غیرقابل انکار
بدون پیچیدگی
بدون زیر خاک رفتن
بدون آب
بدون اشک
بدون بغض
بدون مرگ
راستی آدم عاشق را وقتی بمیرد دفن نمیکنند، میکارند.
راست میگوید #کیارستمی
بیان یکی از جلوههای عشق است
اما کاملترش این بود که کاش میگفت:
ابتذالِ بیان، یکی و تنها یکی از جلوههای عشق است.
هیچکس از نگفتن و نشنیدن دوستت دارم نمرده
اما هرکس که این فقره را گفت و شنید حتما میمیرد
راستی آدم عاشق را وقتی بمیرد دفن نمیکنند، میکارند.
بیماری
و خصوصا تب
چه غریب عشق آور است...
همین! مال هیچکس نیست!
۱۲۹.۳k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲