از تو ای عشق در این دل چ شرر ها دارم ، یادگار از تو چه شب
از تو ای عشق در این دل چ شرر ها دارم ، یادگار از تو چه شب ها چه سحر ها دارم
با تو ای راهزن دل ، با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی ، تو مرا غافل از اندیشه ی فردا کردی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی ، دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی ، داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی ، داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی ، دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی ، دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
با تو ای راهزن دل ، با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی ، تو مرا غافل از اندیشه ی فردا کردی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی ، دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی ، داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی ، داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی ، دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی ، دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
۳۰.۷k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.