زخم
زخم
کم نخوردیم
از خادمان نفرت و تاریکی
اما هربار که با درد چشم مان سیاهی رفت
خورشید روشنایی تابید بر تکه های قلبی که روی دستمان مانده...
کم نخوردیم
از خادمان نفرت و تاریکی
اما هربار که با درد چشم مان سیاهی رفت
خورشید روشنایی تابید بر تکه های قلبی که روی دستمان مانده...
۳.۱k
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.