عاشقانه های شبنم
میان قایق چشمت به ما جایی ندادی
چرا این تشنه را آب گوارایی ندادی
نگاهم سمت چشمانت قدم برداشت اما
به چشمانم چرا تصویر زیبایی ندادی
مگر من جنس احساسم چه فرقی داشت با تو
به این آغوش پراحساس گرمایی ندادی
تمام دشت و صحرا را بدنبال تو گشتم
به این مجنون دل دیوانه لیلایی ندادی
مسیر دیدنت را در خیالم فرش کردم
به من چیزی بجز دیوار تنهایی ندادی
چرا این تشنه را آب گوارایی ندادی
نگاهم سمت چشمانت قدم برداشت اما
به چشمانم چرا تصویر زیبایی ندادی
مگر من جنس احساسم چه فرقی داشت با تو
به این آغوش پراحساس گرمایی ندادی
تمام دشت و صحرا را بدنبال تو گشتم
به این مجنون دل دیوانه لیلایی ندادی
مسیر دیدنت را در خیالم فرش کردم
به من چیزی بجز دیوار تنهایی ندادی
۴.۶k
۱۸ مهر ۱۴۰۲