یه جوری این چند وقت دلم گریه میخواد ولی با هیچی گریه م نم
یه جوری این چند وقت دلم گریه میخواد ولی با هیچی گریه م نمیگیره که به این نتیجه رسیدم فقط نیاز به یه بغل دارم تت گریه م بگیره ؛
میدونی چی میگم ،
مثلا به خودم میگم وای کیک تولدم اونجوری که باید درست نشده * اشک تو چشمام جمع میشم * و بعد میگم خب نشده که نشده اینم دلیله
و اشکام میرن
یا مثلا میگم شب تولدم رسیده ، اگه اون بود یعنی چیکار میکرد ؟ وای اون نیست * اشک تو چشمام جمع میشه ولی بازم...نمیان... *
حسِ بدیه میدونی ،
از اون بدتر اینه که نمیخوام تو بغل کسی گریه کنم چون وقتی یه بار اینکازو کردم...
انقدر حرفام توی گریه هام بد بود که اون شخص ؛
تا سه هفته سمتم نیومد و همش کناره گیری میکرد )
ولی حالا واقعا ،
چرا اون نیست ؟
۱۲ هفته ، ۳ ماه ،
از نبودش میگذره و من منتظرم اون برگرده ،
یا عذرخواهی کنه ،
شاید پشیمون باشه و بهم بگه دوسم داره ،
ولی اون نیومد...
شبِ تولدم رسیدو بازم......نیومد))
میدونی چی میگم ،
مثلا به خودم میگم وای کیک تولدم اونجوری که باید درست نشده * اشک تو چشمام جمع میشم * و بعد میگم خب نشده که نشده اینم دلیله
و اشکام میرن
یا مثلا میگم شب تولدم رسیده ، اگه اون بود یعنی چیکار میکرد ؟ وای اون نیست * اشک تو چشمام جمع میشه ولی بازم...نمیان... *
حسِ بدیه میدونی ،
از اون بدتر اینه که نمیخوام تو بغل کسی گریه کنم چون وقتی یه بار اینکازو کردم...
انقدر حرفام توی گریه هام بد بود که اون شخص ؛
تا سه هفته سمتم نیومد و همش کناره گیری میکرد )
ولی حالا واقعا ،
چرا اون نیست ؟
۱۲ هفته ، ۳ ماه ،
از نبودش میگذره و من منتظرم اون برگرده ،
یا عذرخواهی کنه ،
شاید پشیمون باشه و بهم بگه دوسم داره ،
ولی اون نیومد...
شبِ تولدم رسیدو بازم......نیومد))
۹.۹k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.