تو همان جان منی،
تو همان جان منی،
و نشانی قلبت را هرگز از یاد نبردهام.
فرسنگها هم که از من دور باشی،
هوایت که به سرم بزند،
مینشانمت کنار رویاهایم،
دستهای دلواپسی ام را قفل میکنم به بودنت،
تو...
همان جان منی،
که گاهی میرسی به لبهایم..
و نشانی قلبت را هرگز از یاد نبردهام.
فرسنگها هم که از من دور باشی،
هوایت که به سرم بزند،
مینشانمت کنار رویاهایم،
دستهای دلواپسی ام را قفل میکنم به بودنت،
تو...
همان جان منی،
که گاهی میرسی به لبهایم..
۲.۹k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.