عاشقانه طبیعت گردی باجانانم
با من چه کرده ای؟!
که این همه عجیب دوستت دارم...
حتی با شوخی نبودنت هم قلبم از حرکت می ایستد...
میفهمی که حتی قدرت فکر کردن به جای خالی ات را ندارم؟!
اعتراف میکنم که ضعیفم...
من شاید قوی ترین زن دنیا باشم ولی در مقابل تو ضعیفم...
آنقدر که حتی با افتادنِ خطِ ظریفِ بین ابروهایت به گریه می افتم...
یا با تصور نشنیدن صدایت سرگیجه میگیرم...
چشمانت را باز کن...
ببین وقتی هستی همه وجودم چشم میشود تا همه ی وجودش را نظاره کند...
حالا تو بگو...
عجیب نیست؟
منُ این همه دوست داشتن؟!
چرا من؟! منی دیگر نیست... اکنون هرچه در من است تنها تویی...
که این همه عجیب دوستت دارم...
حتی با شوخی نبودنت هم قلبم از حرکت می ایستد...
میفهمی که حتی قدرت فکر کردن به جای خالی ات را ندارم؟!
اعتراف میکنم که ضعیفم...
من شاید قوی ترین زن دنیا باشم ولی در مقابل تو ضعیفم...
آنقدر که حتی با افتادنِ خطِ ظریفِ بین ابروهایت به گریه می افتم...
یا با تصور نشنیدن صدایت سرگیجه میگیرم...
چشمانت را باز کن...
ببین وقتی هستی همه وجودم چشم میشود تا همه ی وجودش را نظاره کند...
حالا تو بگو...
عجیب نیست؟
منُ این همه دوست داشتن؟!
چرا من؟! منی دیگر نیست... اکنون هرچه در من است تنها تویی...
۱۰.۱k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲