عاشقانه های شبنم
میتوانی عشق را در سینه ات پنهان کنی؟
دردهای کهنه ام را یک به یک درمان کنی؟
میتوانی حوض باشی، ماه زیبا تر شود؟
یا نگاه سرد ما را گرم و نور افشان کنی؟
خوشه ای از آسمان تقسیم کردی مرحبا
میشود اندازه ی ماهی مرا مهمان کنی؟
دُرّ عشق پاکمان را در صدف ها جا دهی
تا شدم صید نگاهت دیده را عریان کنی؟
کاش میشد خواب باشم تا بیایی ناگهان
زلف را با تاب انگشتان خود افشان کنی
وقتِ دلتنگی چه میشد شعر بارانم کنی
کاش میشد با غزل یا بوسه ای جبران کنی
بارها پرسیده ام لطفا جوابم را بده
میتوانی دردهای عشق را درمان کنی؟
دردهای کهنه ام را یک به یک درمان کنی؟
میتوانی حوض باشی، ماه زیبا تر شود؟
یا نگاه سرد ما را گرم و نور افشان کنی؟
خوشه ای از آسمان تقسیم کردی مرحبا
میشود اندازه ی ماهی مرا مهمان کنی؟
دُرّ عشق پاکمان را در صدف ها جا دهی
تا شدم صید نگاهت دیده را عریان کنی؟
کاش میشد خواب باشم تا بیایی ناگهان
زلف را با تاب انگشتان خود افشان کنی
وقتِ دلتنگی چه میشد شعر بارانم کنی
کاش میشد با غزل یا بوسه ای جبران کنی
بارها پرسیده ام لطفا جوابم را بده
میتوانی دردهای عشق را درمان کنی؟
۴.۳k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲