خوبم ...!

خوبم ...!
يني اين روزا خيلي بهترم ...
ميگم ! ميخندم ! مسخره بازي در ميارم ...!
ديگه هم شبا نميشينم يه گوشه به تو فك كنم ...
ديگه مث قديم هر شب دلم برات تنگ نميشه !
فقط ده بيس روزي يه بار ميزنه به سرمون يادِ توعه عوضـ*ـی ميوفتم ، ياد اون قديما ...
ولي مهم نيس ، ميگذره ...
خوبم الان ...! خيلي بهترم ...
راسي گفتم برات عكساتو پاك كردم ؟!
يه شب تا صب نشستيم با تمومه اون عكساي دلبرانَت حرف زديمو ، بعدشم خداافظ ...
آخه مدت زیادی بود واست غصه خوردم ...
پير ميكنه آدمو ...
اما تموم شد ! خوبم ديگه ...
از اون خوب پلاستيكي هاي تهِ اسم فاميل ...
يعني ميخوام بگم حال خوبِ بعدِ تو و قبل تو ، خيلي با هم فرق ميكنن ...
الان خوبم ، اما ديگه نميتونم عاشق كسي شم ...
الان خوبم ، اما ديگه كسي باب دلم نيس ...
الان خوبم ، اما ديگه از ته دل نميخندم ...
الان خوبم ، اما ديگه حال و حوصله كسيو ندارم ...
الان خوبم ...
خيلي خوب ..........
اما يه چيزي سر جاش نيس ، يه چيزي كمه ...
يه آدم ، يه ناجي ، يه كسي كه منو بفهمه ، بلدم باشه ...
بعد تو انگار اين دنياي كوفتي خالي شده از عشق ، از فهميدم ، از دوست داشتن ، از بلد بودن ، از ......
خوبم ، ولي يه چيزي تو زندگيم كمه ...!
يه چيزي مث عشق ...
يه چيزي مث تو ....