عاشقانه های شبنم
نمیدانم چرا اما به قدری دوستت دارم ؛
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم
اگر جنگیده بودم، دستِکم حسرت نمیخوردم
ولی من بر شکست بیجدال خویش میگریم
به گِردم حلقه میبندند یاران و نمیدانند ؛
که من چون شمع هرشب بر زَوال "خویش" میگریم
نمیگریم برای عمر از کف رفتهام، اما ؛
به حال آرزوهای محال خویش میگریم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم
اگر جنگیده بودم، دستِکم حسرت نمیخوردم
ولی من بر شکست بیجدال خویش میگریم
به گِردم حلقه میبندند یاران و نمیدانند ؛
که من چون شمع هرشب بر زَوال "خویش" میگریم
نمیگریم برای عمر از کف رفتهام، اما ؛
به حال آرزوهای محال خویش میگریم
۶.۳k
۰۲ آذر ۱۴۰۲