عاشقانه های شبنم
آنگونه دلتنگ بودم
که باران در نگاهم،
به هِیبتِ تو طلوع میکرد
پِچپِچهی زَنبق و یاس
با صدای تو به گوشم میرسید
و تمام شعرها مُنَقّش بود به چشمهایت!
بیقرار بودم آنچنان
که در آستانهی تمام دربها تو ایستاده بودی
منتظرِ پشتِ تمامِ پنجرهها تو بودی و
تعبیرِ تمام خوابها تو
که باران در نگاهم،
به هِیبتِ تو طلوع میکرد
پِچپِچهی زَنبق و یاس
با صدای تو به گوشم میرسید
و تمام شعرها مُنَقّش بود به چشمهایت!
بیقرار بودم آنچنان
که در آستانهی تمام دربها تو ایستاده بودی
منتظرِ پشتِ تمامِ پنجرهها تو بودی و
تعبیرِ تمام خوابها تو
۵.۸k
۲۰ دی ۱۴۰۲