عاشقانه های شبنم درکنار زندگیم
هر که دارد دلبری، درد و عذابش بیشتر
انتظار و التهاب و اضطرابش بیشتر
گندمی باشد رخ او کار مجنون مشکل است
هرچه گندم بیشتر پس آسیابش بیشتر
قطره قطره اشک خود را خرج دلبر میکند
هر که از او دورتر صورتحسابش بیشتر
چشم توچون قمصرست و غنچه هم رویای او
هرچه باشد غنچه ها تَر، آن گلابش بیشتر
عشق گاهی اشتباهی میکِشد پا را به دشت
هر که باشد مثل هاجر هِی سرابش بیشتر
انزوا را پیشه کن در عاشقی مانند خُم
هرچه باشد منزوی تر خب شرابش بیشتر
انتظار و التهاب و اضطرابش بیشتر
گندمی باشد رخ او کار مجنون مشکل است
هرچه گندم بیشتر پس آسیابش بیشتر
قطره قطره اشک خود را خرج دلبر میکند
هر که از او دورتر صورتحسابش بیشتر
چشم توچون قمصرست و غنچه هم رویای او
هرچه باشد غنچه ها تَر، آن گلابش بیشتر
عشق گاهی اشتباهی میکِشد پا را به دشت
هر که باشد مثل هاجر هِی سرابش بیشتر
انزوا را پیشه کن در عاشقی مانند خُم
هرچه باشد منزوی تر خب شرابش بیشتر
۸.۲k
۱۷ اسفند ۱۴۰۲