سلام، حدودا دو ساعت پیش از لب ساحل برگشتم خونه. احساس می
سلام، حدودا دو ساعت پیش از لب ساحل برگشتم خونه. احساس میکنم باتریم تموم شده، خاموش توی تاریکی با لباسای ناراحتی ولو شدم رو تخت و زل زدم به صحفه چتِ "تو". آخرین بازدیدی که نمایش داده نمیشه، پروفایلی که هاید شدم و پیام آخری که نوشته " حق پیام دادن نداری "... چندین و چند بار نوشتم و پاک کردم. گفتم بهت بگم دلتنگتم اما گفتنش با ترحم خریدن هیچ فرقی نداشت. گفتم حداقل بهت بگم که هنوز برام هضم نشدی، هنوز سر دلم سنگینی میکنی، هنوز بهت فکر میکنم. هنوز وقتی صبحا از خواب پا میشم ناخودآگاه گوشیو دست میگیرم که صبحمو با تو شروع کنم! هنوزم ... اما فایده ای نداره. ما خیلی وقته توی شکافی که فاصله ها برامون ساختن مدفون شدیم. من میدونم که میدونی چقدر لحظه به لحظهی زندگیم داره با فکر کردن به تو میگذره، میدونم که میدونی هنوز عادت نکردم. راستشو بخوای عادت نمیکنم، به نبودنت عادت نمیکنم. نمیدونم تو مقصر بودی یا من. نمیدونم من ترک کردم یا تو. فقط میدونم گم شدم. گم شدم عزیز دلم :) هر وقت میخوام بزنم بیرون ته دلم از خدا میخوام ببینمت! تو خیابون، تصادفی ... در حالی که تو اصلا تو این شهر نیستی. این شهر لعنتی قبر شده برای من. آسمونش چسبیده به قفسه ی سینه ام و نمیذاره نفسم بالا بیاد! تو کجایی؟ هیچوقت منتظرم نبودی. میخواستیم همو ببینیم من اول میرسیدم و منتظرت مینشستم، میخواستیم حرف بزنیم اول من شروع میکردم و حرف میزدم! میخواستیم بریم اول من میرفتم و منتظر میموندم بری.. تو اصلا میدونی انتظار یعنی چی؟ میدونی انتظار چیکار میکنه با روح ی ادم؟ نمیدونی چون هیچوقت نذاشتم منتظر باشی! چون نخواستم آسیب ببینی... نمیدونم، میگفتی دوسم داری قسماتو باور کردم، چشامو رو دُم خروس بستم آخرش همون دم خروس شد خار رفت تو چشمم! دروغ گفتی، کلی دروغ به خوردم دادی. از خودت، از من، از تموم اطرافیانمون تصور غلط ساختی برای من برای خودت! بعدم که من موندم و هضم این زندگی بدون تو!... چنتا؟ فقط بهم بگو چندتای دیگه بخوابم و بیدار شم که باشی؟ که درست شده باشه همه چی؟ میدونی نمیتونم دست بردارم. میدونی نمیتونم از تو، از نوشتنام، خواستنام و... دست بردارم. پس بخون ولی مثه همیشه توی حاشیه ی امن خودت باقی بمون بیرون نیا و کاری نکن.
برای تو همیشه من دوییدم و برای من همیشه تو ساکن ترین جسم متحرک جهان بودی! دریغ از یک قدم برداشتن برای من :)
یاردآ-
دیشب نوشته شد.
به تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#بادبافشون
برای تو همیشه من دوییدم و برای من همیشه تو ساکن ترین جسم متحرک جهان بودی! دریغ از یک قدم برداشتن برای من :)
یاردآ-
دیشب نوشته شد.
به تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#بادبافشون
۲۷.۹k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲