عاشقانه
دردی نشسته درجان، تکرار پشت تکرار
خون میخورد چو زالو،ازجام عشق، هربار
میسوزم از درونم، آنجا که از تو خوش بود
در دود درد مُردن، آیین ِ مرگ ِ سیگار
آهنگ رفتنم را از راه ِ دور بـِشنـُو
دیگر اثر ندارد غمناله های گیتار
خواب از سرم پریدو، پر زد ازانتخابت
فهمیدهام خطر را، با چشمهای بیدار
ای کاش جای زخمت از سینه محو گردد
پایان بگیرد امشب، آزار ِ روح ِ بیمار
خون میخورد چو زالو،ازجام عشق، هربار
میسوزم از درونم، آنجا که از تو خوش بود
در دود درد مُردن، آیین ِ مرگ ِ سیگار
آهنگ رفتنم را از راه ِ دور بـِشنـُو
دیگر اثر ندارد غمناله های گیتار
خواب از سرم پریدو، پر زد ازانتخابت
فهمیدهام خطر را، با چشمهای بیدار
ای کاش جای زخمت از سینه محو گردد
پایان بگیرد امشب، آزار ِ روح ِ بیمار
۱۴.۱k
۱۳ آبان ۱۴۰۱