❌️داستان کپشن❌️

❌️داستان کپشن❌️
قصه برمیگرده به پارسال توی یه آپارتمان در محله شرق لندن. امین رحمان یه مرد ۴۶ ساله بود که همسرش سما بیگم ۲۴ ساله بوده. سما توی اینترنت با شاهین ۲۴ ساله دوست میشه که اهل امارات متحده عربی بوده و کم کم رابطه اشون رمانتیک میشه. یه روز که سما و شاهین داشتن ویدیو کال میکردن، امین از راه میرسه و متوجه میشه که سما داره با یه مرد دیگه حرف میزنه. امین عصبانی میشه و شروع میکنه سما رو خفه کردن. این در حالیه که بچه های ۲ ساله و ۴ ساله اشون توی اتاق بودن.
از اون طرف شاهین شاهد همه ی ماجرا بوده و داشته از ویدیو کال داستان رو نگاه میکرده و گریه میکرده.
دوربین های مداربسته از امین ویدیو گرفتن که داره یه چمدون رو میبره سمت رودخونه. ۱۰ روز بعد جنا*زه سما که تقریبا از بین رفته بوده توی آب پیدا میشه و امین رو دستگیر میکنن. دادگاه تشکیل میشه و شاهین میاد تا علیه امین شهادت بده. شاهین میگه که شنیده امین داشته سما رو تهدید به ق*تل میکرده و حتی میاد رو به دوربین به شاهین میگه که سر وقت اونم میره و اونم می*کشه. امین محکوم به حبس ابد میشه ولی چیزی که به نظر من باعث میشه این اتفاق بیوفته در مرحله اول ازدواج این دو تا بوده. زمانی که سما فقط نزدیک ۱۹ سال سن داشته، از طریق تلفن به عقد امین ۴۰ ساله در میارنش و بعد میفرستنش تا از بنگلادش بره انگلیس تا با امین زندگی کنه.
ازدواج های زوری و تو سن پایین در کشور های اسلامی باعث این حجم از اتفاقات تلخ میشه...
کاش یه روزی دیگه انجام نشن...