عاشقانه سفر
شبی دیدم که عشق آمد خرامان سوی بالینم
سپاهش یک تنه میزد به جان و دین و آیینم
کویر تند لب هایش شراب سرخ می نوشید
و می گفتش تویی عشقم تویی آن مرغ آمینم
لبش چون ساغر هستی حدیث عشق می نوشید
شدم صیدی در آغوش همان صیاد بی دینم
چو آغوشم کشد، جغرافیای پیکر او را
ز باغ تند لبهایش دوصد،گل بوسه میچینم
به دینِ لحظه های من جنون کفر می بارید
ولی ناگه پریدم من از این رویای شیرینم
سپاهش یک تنه میزد به جان و دین و آیینم
کویر تند لب هایش شراب سرخ می نوشید
و می گفتش تویی عشقم تویی آن مرغ آمینم
لبش چون ساغر هستی حدیث عشق می نوشید
شدم صیدی در آغوش همان صیاد بی دینم
چو آغوشم کشد، جغرافیای پیکر او را
ز باغ تند لبهایش دوصد،گل بوسه میچینم
به دینِ لحظه های من جنون کفر می بارید
ولی ناگه پریدم من از این رویای شیرینم
۵.۸k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲