کوک روی زمین سرد خیابان نشسته وبه روز های خوبی که با خواه
کوک روی زمین سرد خیابان نشسته وبه روز های خوبی که با خواهرش داشت فکر میکرد یعنی وقتی که مادرش
یعنی مادر واقعیش زنده بود
دستی سمت کوک دراز میشود کمک میخوای
مردی قد بلند که دستش را سمت کوک دراز کرده بود کوک سرش را از دستانش بیرون میاورد مرد را میبیند زنی از پشت سرش بیرون می اید وروی پا هایش مینشیند
زن. کوچولوی خوشگل اسمت چیه
کوک هستم اسمم کوکه
مردـ هوا خیلی سرده ببریمش خونه
زن. اره باید ببریمش اگه اینجا بمونه سرما میخوره
ادامه پارت اول
یعنی مادر واقعیش زنده بود
دستی سمت کوک دراز میشود کمک میخوای
مردی قد بلند که دستش را سمت کوک دراز کرده بود کوک سرش را از دستانش بیرون میاورد مرد را میبیند زنی از پشت سرش بیرون می اید وروی پا هایش مینشیند
زن. کوچولوی خوشگل اسمت چیه
کوک هستم اسمم کوکه
مردـ هوا خیلی سرده ببریمش خونه
زن. اره باید ببریمش اگه اینجا بمونه سرما میخوره
ادامه پارت اول
۱.۸k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.