چه گرمی، چه خوبی، شرابی؟ چه هستی؟
چه گرمی، چه خوبی، شرابی؟ چه هستی؟
بهاری؟ گلی؟ ماهتابی؟ چه هستی؟
چه هستی که آتش به جانم کشیدی؟
سرود خوشی؟ شعر نابی؟ چه هستی؟
چه شیرین نشستی به تخت وجودم
خدا را، غمی؟ التهابی، چه هستی؟
فروغی که از چشم من میگریزی؟
و یا ای همه خوب، خوابی؟ چه هستی؟
شدم شاد تا خنده کردی به رویم
تو بخت منی؟ ماهتابی؟ چه هستی؟
لب تشنهام از تو کامی نگیرد
فریبی؟ دروغی؟ سرابی؟ چه هستی؟
تو از دختران ترنج طلایی؟
و یا از پریهای آبی؟ چه هستی؟
تو را از تو میپرسم ای خوب خاموش
چه هستی؟ خدا را جوابی، چه هستی؟
بهاری؟ گلی؟ ماهتابی؟ چه هستی؟
چه هستی که آتش به جانم کشیدی؟
سرود خوشی؟ شعر نابی؟ چه هستی؟
چه شیرین نشستی به تخت وجودم
خدا را، غمی؟ التهابی، چه هستی؟
فروغی که از چشم من میگریزی؟
و یا ای همه خوب، خوابی؟ چه هستی؟
شدم شاد تا خنده کردی به رویم
تو بخت منی؟ ماهتابی؟ چه هستی؟
لب تشنهام از تو کامی نگیرد
فریبی؟ دروغی؟ سرابی؟ چه هستی؟
تو از دختران ترنج طلایی؟
و یا از پریهای آبی؟ چه هستی؟
تو را از تو میپرسم ای خوب خاموش
چه هستی؟ خدا را جوابی، چه هستی؟
۷۷۰
۰۲ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.