بی تو در این روزهایم شادی میخواهم چه کار؟
بی تو در این روزهایم شادی میخواهم چه کار؟
ماه من هستی دگر خورشیدمیخواهم چه کار؟
سرنوشتی را که دستت داده بودم
عاقبت از من تو را دزدید، میخواهم چه کار؟
من زمین را میشناسم، اهل این آبادی ام
زهره و سیاره ی ناهید میخواهم چه کار
کم نگفتم از خودم با دوست دارم های" او"
پس چرا هی باز می پرسید میخواهم چه کار؟
من یقین دارم بهار از چشم تو گل می کند
باورِ سختِ پس از تردید میخواهم چه کار؟
با خدایم درد دل کردم به من "امّیـد" داد !
من "تـو" را میخواستم "امّید" میخواهم چه کار؟؟
ماه من هستی دگر خورشیدمیخواهم چه کار؟
سرنوشتی را که دستت داده بودم
عاقبت از من تو را دزدید، میخواهم چه کار؟
من زمین را میشناسم، اهل این آبادی ام
زهره و سیاره ی ناهید میخواهم چه کار
کم نگفتم از خودم با دوست دارم های" او"
پس چرا هی باز می پرسید میخواهم چه کار؟
من یقین دارم بهار از چشم تو گل می کند
باورِ سختِ پس از تردید میخواهم چه کار؟
با خدایم درد دل کردم به من "امّیـد" داد !
من "تـو" را میخواستم "امّید" میخواهم چه کار؟؟
۴۳۵
۰۴ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.