دیروز نبودی
دیروز نبودی
به جای تنت
گلی را بوییدم
امروز نیستی
به جای گره ی دستانمان
سبزه ای گره زده ام
فردا نیستی
فردا, قولش را به دریا داده ام
به جای صدایت
دریا را گوش کنم
و روزهای دیگر
روزهای دیگری که نیستی
قولشان را به خیابان , کوچه
به کدام کوه بدهم
روزهای دیگری که نبودنت
برای مغز دیوانه ام نقشه کشیده
روزهایی که نه تلخ میگذرد
نه شاد
ساعتهایی که تنها درگیر توام
درگیر قولهایمان
چقدر عاشقت بمانم
وقتی که نیستی
چقدر زندگی کنم
وقتی که
بی تو باید نفس بکشم
چقدر زنده باشم
وقتی که
سالهاست بی تو مرده ام...
دیگر چه فایده وقتی من در جوانی کاسه ی مرگ را نوش کرده ام
به جای تنت
گلی را بوییدم
امروز نیستی
به جای گره ی دستانمان
سبزه ای گره زده ام
فردا نیستی
فردا, قولش را به دریا داده ام
به جای صدایت
دریا را گوش کنم
و روزهای دیگر
روزهای دیگری که نیستی
قولشان را به خیابان , کوچه
به کدام کوه بدهم
روزهای دیگری که نبودنت
برای مغز دیوانه ام نقشه کشیده
روزهایی که نه تلخ میگذرد
نه شاد
ساعتهایی که تنها درگیر توام
درگیر قولهایمان
چقدر عاشقت بمانم
وقتی که نیستی
چقدر زندگی کنم
وقتی که
بی تو باید نفس بکشم
چقدر زنده باشم
وقتی که
سالهاست بی تو مرده ام...
دیگر چه فایده وقتی من در جوانی کاسه ی مرگ را نوش کرده ام
۱۱.۶k
۱۹ آبان ۱۳۹۷