فاصله تاقلب تو گویا مرا فرسنگ هاست
فاصله تاقلب تو گویا مرا فرسنگ هاست
دل چقدر بی تاب شُد وقتی تو رفتی از نَظَر
تازه فهمیدم چه چیزی در دلِ دِلتنگ هاست
انقدر آشوبم این روزها از رَفتنت ای خوبِ من
گویی دراین سینه صَدها سالِ شمسی جَنگ هاست
پای در راهَت به گِل بِنشَست و این مَن ،ما نشُد
حال میفهمَم چه حِسی توی کَفش لَنگ هاست
تهمت و تحقیر و آن ایرادهای بی دلیل
برگ برگِ دفترم مَملُوِ از این اَنگ هاست
آرمیدن روی گرمِ سینه ی تو عاقبت سهمَم نبود
ای دریغا قلب تو از جِنس کوخ وسَنگ هاست
دل چقدر بی تاب شُد وقتی تو رفتی از نَظَر
تازه فهمیدم چه چیزی در دلِ دِلتنگ هاست
انقدر آشوبم این روزها از رَفتنت ای خوبِ من
گویی دراین سینه صَدها سالِ شمسی جَنگ هاست
پای در راهَت به گِل بِنشَست و این مَن ،ما نشُد
حال میفهمَم چه حِسی توی کَفش لَنگ هاست
تهمت و تحقیر و آن ایرادهای بی دلیل
برگ برگِ دفترم مَملُوِ از این اَنگ هاست
آرمیدن روی گرمِ سینه ی تو عاقبت سهمَم نبود
ای دریغا قلب تو از جِنس کوخ وسَنگ هاست
۸۰۱
۰۳ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.