تو رستوران بودم یه دختره میاد سرمیز من میشینه بعد خودشو م
تو رستوران بودم یه دختره میاد سرمیز من میشینه بعد خودشو میچسبونه بهم میگه چه خبرا عشقم امروز نهارو به حساب توبخوریم منم میگم هرطور مایلید بعد میشینه غذارو باهم میخوریم ازاونجایی که دختره خیلی چندش بود بهش میگم من میرم دستشویی بعد از درپشتی فرار میکنم دختره مجبور میشه کل حسابو پرداخت کنه نه که فکر کنی بی پولم نه چون میخولستم ضایعش کنم بعد دختره حسابو پرداخت میکنه تا منو میبینه فرار میکنم به ماشین تو پناه میارم اخه دخترا بدجور میزنن البته به شما بی احترامینشهازاین چوبا زیاد خوردم
من ازخنده غش کردم
خب بااجازه من برم
کجا چنین شتابان پول جریمه پول کرایه پول ماشین رد کن بیاد
جریمه باکرایه حله ولی پول ماشینو ازکجات دراوردی
چون گازیدم باید لاستیکشو نو کنم یه نیشخند میزنه پولو میزارع صندلی جلو میره اصلا از نیشخندش سردرنیاوزدم
رفتم خونه مهسا(دختردایی هام باهم مستقل زندگیمیکنن منم پیششون ولو ام)که خونه ههممون میشه زنگ زدم به مهسا
مهسا بامعصومه بیا پایین بریم پارک
باش بیا خدافس
بعد چند دقیقه رسیدم مهسا جلو نشست معصومه پشت
مهسا:مروارید زیر باسنم یه چیزی تکون میخوره میترسم
بلند شو ببینم
بلند شد بادیدن موش هرسه تاییمون جیغزدیم مهسا شروع کرد به فحش دادن جدوابادم من تهوع گرفته بودم و معصوفه ازخنده پخش اسفالت شده بود رفتیم برا ماشین کاور خریدیم گذاشتیم نشیتیمبعد براشون بستنی با طعم فحش گرقتم
بچها تازه فهمیدم کار کیه؟
معصومه:برو عمتو دس بنداز کار خود اسکولته!
کل ماجرای امروزو تعریفکردم براشون،و از این مسئله گذشتیم رفتیم پارک
من:ااااااا مهسا
مهسا:چیه؟
اونجارو شوهرتو یافتم مهسا به یمت چپ نگاه میکنه یه مرد تقریبا نود ساله با موهای ریخته بود عصا به دست تا مهسا این صحنه رو دید دویو دنبالم حالا اون بدو من بدو
معصومه داشت ریلکس نوشابه هردومو میخورد یکهو خوردم به یه چیز اهنیتلپ افتادم
اززبان مهسا
یکدفعه صدای وحشتناکی اومد دیدیم مروارید با میلهتاپ برخورد کردافتاد وای سرش داغون شد رفتم جلو چند تا از پسراهم جمع شده بودن دستشو گرفتم وبلندش کردم دبدم سرش قرمز شده بود گفتم:مروارید خوبی؟؟؟!!!
خیلی اروم گفت:حالم بده نمیتونم حرف بزنم
یکی ازپسرا گفت چرا وایسادین ببرینش بیمارستان دیگه
مهسا؛حیف که گواهی نامه ندارم معصومه هم همینطور
پسره::من دارم
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
من ازخنده غش کردم
خب بااجازه من برم
کجا چنین شتابان پول جریمه پول کرایه پول ماشین رد کن بیاد
جریمه باکرایه حله ولی پول ماشینو ازکجات دراوردی
چون گازیدم باید لاستیکشو نو کنم یه نیشخند میزنه پولو میزارع صندلی جلو میره اصلا از نیشخندش سردرنیاوزدم
رفتم خونه مهسا(دختردایی هام باهم مستقل زندگیمیکنن منم پیششون ولو ام)که خونه ههممون میشه زنگ زدم به مهسا
مهسا بامعصومه بیا پایین بریم پارک
باش بیا خدافس
بعد چند دقیقه رسیدم مهسا جلو نشست معصومه پشت
مهسا:مروارید زیر باسنم یه چیزی تکون میخوره میترسم
بلند شو ببینم
بلند شد بادیدن موش هرسه تاییمون جیغزدیم مهسا شروع کرد به فحش دادن جدوابادم من تهوع گرفته بودم و معصوفه ازخنده پخش اسفالت شده بود رفتیم برا ماشین کاور خریدیم گذاشتیم نشیتیمبعد براشون بستنی با طعم فحش گرقتم
بچها تازه فهمیدم کار کیه؟
معصومه:برو عمتو دس بنداز کار خود اسکولته!
کل ماجرای امروزو تعریفکردم براشون،و از این مسئله گذشتیم رفتیم پارک
من:ااااااا مهسا
مهسا:چیه؟
اونجارو شوهرتو یافتم مهسا به یمت چپ نگاه میکنه یه مرد تقریبا نود ساله با موهای ریخته بود عصا به دست تا مهسا این صحنه رو دید دویو دنبالم حالا اون بدو من بدو
معصومه داشت ریلکس نوشابه هردومو میخورد یکهو خوردم به یه چیز اهنیتلپ افتادم
اززبان مهسا
یکدفعه صدای وحشتناکی اومد دیدیم مروارید با میلهتاپ برخورد کردافتاد وای سرش داغون شد رفتم جلو چند تا از پسراهم جمع شده بودن دستشو گرفتم وبلندش کردم دبدم سرش قرمز شده بود گفتم:مروارید خوبی؟؟؟!!!
خیلی اروم گفت:حالم بده نمیتونم حرف بزنم
یکی ازپسرا گفت چرا وایسادین ببرینش بیمارستان دیگه
مهسا؛حیف که گواهی نامه ندارم معصومه هم همینطور
پسره::من دارم
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
۴.۴k
۰۹ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.