عاقبت ازعشق توقامت کمانی میشوم
عاقبت ازعشق توقامت کمانی میشوم
مشتری عینک ته استکانی میشوم
روی دستان خدا میمانم و پادرهوا
چون حبابی روی آب مانی،نمانی میشوم
بسکه سیرم ازهمه میلی ندارم بر غذا
ای عجب بااینکه سیرم استخوانی میشوم
میشوم خیره به چشمانت،توچشمک میزنی
مات ومبهوت همین چشمک پرانی میشوم
چهره ام خندان ولیکن ازدرون ویرانه ام
روز وشب درگیربا درد نهانی میشوم
انعکاس عکس من در آینه شفاف نیست
لحظه لحظه شاهدمرگ جوانی میشوم
درتلاشم تاشوم مجنون بیا لیلای من
یا به قول دکتران دارم روانی میشوم
مشتری عینک ته استکانی میشوم
روی دستان خدا میمانم و پادرهوا
چون حبابی روی آب مانی،نمانی میشوم
بسکه سیرم ازهمه میلی ندارم بر غذا
ای عجب بااینکه سیرم استخوانی میشوم
میشوم خیره به چشمانت،توچشمک میزنی
مات ومبهوت همین چشمک پرانی میشوم
چهره ام خندان ولیکن ازدرون ویرانه ام
روز وشب درگیربا درد نهانی میشوم
انعکاس عکس من در آینه شفاف نیست
لحظه لحظه شاهدمرگ جوانی میشوم
درتلاشم تاشوم مجنون بیا لیلای من
یا به قول دکتران دارم روانی میشوم
۴۸۲
۰۳ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.