زندگی را مزه کردم ذرهّ ای شیرین نبود
زندگی را مزه کردم ذرهّای شیرین نبود
بُرد با فرهادِ عاشق پیشهی مسکین نبود
باختم در زندگی و دیدهام با چشم خود
رویِ دوش آرزویــــــــــم مرغک آمین نبود
عشقرا در جایِدیگر دیدم و فهمیدهام
عشق ورزیدن به رنگومذهب وآیین نبود
بیهوا خوردم زمین و بیهوا حوّا شدم
آدمی را دیــــــــــــدم امّا آدمـــیــّــــت این نبود
من هوس کردم بنوشم جامِ تلخ مرگ را
زندگی را مزه کردم ذرهّای شیرین نبود
بُرد با فرهادِ عاشق پیشهی مسکین نبود
باختم در زندگی و دیدهام با چشم خود
رویِ دوش آرزویــــــــــم مرغک آمین نبود
عشقرا در جایِدیگر دیدم و فهمیدهام
عشق ورزیدن به رنگومذهب وآیین نبود
بیهوا خوردم زمین و بیهوا حوّا شدم
آدمی را دیــــــــــــدم امّا آدمـــیــّــــت این نبود
من هوس کردم بنوشم جامِ تلخ مرگ را
زندگی را مزه کردم ذرهّای شیرین نبود
۶۲۲
۲۵ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.