پارت نهم رمان تاس روزگار
پارت نهم رمان تاس روزگار
-خوب آتوسا خانم بریم برا کوچولوی تو راهیمون خرید کنیم
تو فکر فرو رفتم الان نباید پدر بچه توشکمم پیشم باشه نباید باهم بریم براش خرید کنیم
-آتو کجایی
-ها بله
-میگم بریم برا کوچو لومون لباس بگیریم
-باشه بریم
راه افتادیم طرف بازار الان یعنی ساشا داره چکهر میکنه چطور دلش امد بزاره بره حالا من هیچ زن عمو عمو . حتما عشق رویا کورش کرد چشمامو بستم .
-آتو بیدار شو رسیدیم
چشمامو باز کردم رسیده بودیم پیاده شدمو و با سارا رفتیم تو پاساژ واردیه فروشگاه بزرگ سیسمونی شدیم با دیدن لباسای کوچولوی خوشکل فکر ساشا کلا از سرم پرید .
حالا صورتی بگیرم یا آبی کوچولوم دختره یا پسر
-سارا بنظرت چه رنگی لباس بخریم
-فکر کنم سبز خوب باشه چه دخر چه پسر میتونن بپوشن
-آره سبز خوب هرچی انتخاب میکردیم یاسبز بود یا قرمز . بعداز کلی خرید برگشتیم خونه خریدارو گذاشتیم رو زمین که هر کدوممون یه طرف پرت شدیم .
-آتو گرسنت نیست
-چرا اتفاقا الان غذا سفارش میدم چی دوست داری
-فرقی نمیکنه
بعداینکه غذاسفارش دادم رفتم تو اتاق تا لباسامو عوض کنم و خریدارو بچینم
نظررررر
-خوب آتوسا خانم بریم برا کوچولوی تو راهیمون خرید کنیم
تو فکر فرو رفتم الان نباید پدر بچه توشکمم پیشم باشه نباید باهم بریم براش خرید کنیم
-آتو کجایی
-ها بله
-میگم بریم برا کوچو لومون لباس بگیریم
-باشه بریم
راه افتادیم طرف بازار الان یعنی ساشا داره چکهر میکنه چطور دلش امد بزاره بره حالا من هیچ زن عمو عمو . حتما عشق رویا کورش کرد چشمامو بستم .
-آتو بیدار شو رسیدیم
چشمامو باز کردم رسیده بودیم پیاده شدمو و با سارا رفتیم تو پاساژ واردیه فروشگاه بزرگ سیسمونی شدیم با دیدن لباسای کوچولوی خوشکل فکر ساشا کلا از سرم پرید .
حالا صورتی بگیرم یا آبی کوچولوم دختره یا پسر
-سارا بنظرت چه رنگی لباس بخریم
-فکر کنم سبز خوب باشه چه دخر چه پسر میتونن بپوشن
-آره سبز خوب هرچی انتخاب میکردیم یاسبز بود یا قرمز . بعداز کلی خرید برگشتیم خونه خریدارو گذاشتیم رو زمین که هر کدوممون یه طرف پرت شدیم .
-آتو گرسنت نیست
-چرا اتفاقا الان غذا سفارش میدم چی دوست داری
-فرقی نمیکنه
بعداینکه غذاسفارش دادم رفتم تو اتاق تا لباسامو عوض کنم و خریدارو بچینم
نظررررر
۶.۳k
۰۴ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.