تعصب p.5
هانا ویو:
چطور اینقدر سرد بود
بعد یکسال و نیم دیدمش باهام رسمی حرف میزد
حالم خوش نبود دوباره به بار رفتم مث دیوونه ها مینوشیدم که دستی رو شانه های ل ختم نشست
€ لیدی…ازتون یه کمک میخام
+هوم…بگو
€ نمیخام کاری ازم سر بزنه…فقط میخام کمکم کنید از دست دوست دخترم خلاص شم
"راوی ویو�"
اونقدر م ست بود که نفهمید میخواست ببوستش
دختری سمتشون اومد و خواست بزنه زیر گوش هانا که دست پسر زود تر به گونه هاش خورد
€تو یه عوضی بیشتر نیستی که هرشب زیر پیرمرداست…گمشو
دختر گریه کنان از اونجا دور شد
بار مال ثروتمندای نیویورک بود
جیهوپ هم اونجا بود اونم حالش بد بود
ولی زیاد م ست نکرد
چشمش به هانا و اون پسر خورد سمت میز هانا رفت
+مستر…با نامزد من کاری دارید (عصبی)
_جیهوپ شی…خیلی وقته ندیدمت (با حالت م ستی)
دست دختر رو گرفت و از میز دور شدن
سمت میزش رفت و دختر رو اونجا نشوند
کتشو روی سرشانه های ل خت دختر انداخت و به خودش نزدیک کرد
_ جرا اینقدر سردی…دارم یخ میزنمـ...
% او…مستر جانگ فکر نمیکردم دنبال ه رزهـ
_ نامزدمه
%اوه متاسفم و دور شد
_عوضی
هانا روی میز پخش شده بود دستشو بالا اورد و گونه جیهوپ رو نوازش کرد
+چرا اینقدر زیبایی؟
هوشیار بود سرشو بالا اورد و ...
(اره دیگه:/)
و دیگه چیزی نفهمید
چطور اینقدر سرد بود
بعد یکسال و نیم دیدمش باهام رسمی حرف میزد
حالم خوش نبود دوباره به بار رفتم مث دیوونه ها مینوشیدم که دستی رو شانه های ل ختم نشست
€ لیدی…ازتون یه کمک میخام
+هوم…بگو
€ نمیخام کاری ازم سر بزنه…فقط میخام کمکم کنید از دست دوست دخترم خلاص شم
"راوی ویو�"
اونقدر م ست بود که نفهمید میخواست ببوستش
دختری سمتشون اومد و خواست بزنه زیر گوش هانا که دست پسر زود تر به گونه هاش خورد
€تو یه عوضی بیشتر نیستی که هرشب زیر پیرمرداست…گمشو
دختر گریه کنان از اونجا دور شد
بار مال ثروتمندای نیویورک بود
جیهوپ هم اونجا بود اونم حالش بد بود
ولی زیاد م ست نکرد
چشمش به هانا و اون پسر خورد سمت میز هانا رفت
+مستر…با نامزد من کاری دارید (عصبی)
_جیهوپ شی…خیلی وقته ندیدمت (با حالت م ستی)
دست دختر رو گرفت و از میز دور شدن
سمت میزش رفت و دختر رو اونجا نشوند
کتشو روی سرشانه های ل خت دختر انداخت و به خودش نزدیک کرد
_ جرا اینقدر سردی…دارم یخ میزنمـ...
% او…مستر جانگ فکر نمیکردم دنبال ه رزهـ
_ نامزدمه
%اوه متاسفم و دور شد
_عوضی
هانا روی میز پخش شده بود دستشو بالا اورد و گونه جیهوپ رو نوازش کرد
+چرا اینقدر زیبایی؟
هوشیار بود سرشو بالا اورد و ...
(اره دیگه:/)
و دیگه چیزی نفهمید
۴.۰k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.