¹¹ ᴜɴᴛᴏᴜᴄʜᴀʙʟᴇ ᴍᴀғɪᴀ "ʟᴇssᴏɴ ¹ ᴘᴀʀᴛ
¹¹ ᴜɴᴛᴏᴜᴄʜᴀʙʟᴇ ᴍᴀғɪᴀ "ʟᴇssᴏɴ ¹ ᴘᴀʀᴛ
Mᴏᴍ's ʏ.ɴ = &
ʏ.ɴ=+
ᴛᴇᴀ= -
jungkook=¥
Jerry=°
یهو صدای داد و بیداد اومد فهمیدم یکی تو بیمارستان مرده اما کسی نمرده بود دیدم از در بیمارستان دارن چند نفر با گریه و داد میان سمت اتاق ا.ت و اسمشو میگن ... قیافشون برام اشنا بود ..... کمی مکث کردم ... دیدم اون ... مامانمه ...
مگه نمرده بود ... خیلی خوشحال شدم ولی .....
دیدم اومد نزدیک تر مامانم نبود خاله گوهم بود ..
کی به این هرزه ادرس و خبر داده ؟
هوف کلافه ای کشیدم و ریلکس رفتم جلو و موهاشو کشیدم .
nurse=
uncle y.n and kook=□
□جیغغغغغغغ کمکککککک یکی کمک کنهههههه
خانم چه خبره صداتو بیار پایین
□کوری این داره موهامو میکشه... جیغغغغغغغغغغ کمکککک(گریه الکی)
موهاشو محکم کشیدم و بردمش بیرون و گفتم
¥یه بار دیگه هرزه بازی دراری میگم همین کسایی که جلوتن همینجا بهت حال بدن فهمیدی؟(توی اینجا باید منحرف شین)
□عااح میشه بگی الان انچامش بدن اوووم
¥هرزه دلقک😏...
صوت زد
¥جلو همینجا ابروشو ببرین
همه باهم= بله قربان
doctor=€
رفتم تو بیمارستان و دیدم دکتر از اتاق ا.ت اومد بیرون سریع دوییدم و گفتم
¥دکتر چیشد؟
€خداروشکر به خیر گذشت .. این یه معجزه بود .. خواهرتون حالش خو...
دیدم صدای ناله میاد پوزخند زدم و به دکتری که چشاش از تعجب باز تر شده بود و به سمتت چپش نگاه میکرد گفتم
¥چیزی نیست ادامشو بگین..
€عا بله . خواهرتون حالش خوبه و الانم زمانه ملاقاته میتونین برین تو اتاق
¥ممنون
€خواهش میکنم... فقط اقای جِئۅڼ .. ما چند تا ازمایش انجام دادیم برای خانم ٳ.ت که ما دیدیم ایشون حاملن و رحمشون پارس و مثل اینکه چند ماهی هست داره ازشون خون میاد .. من فکر میکنم به ایشون تجٵۇز شده ... فقط بهتون خواستم اطلاع بدم که میتونین به پلیس خبر بدین البته میتونین نه باید حتما خبر بدین..
¥خ..خ..خیلی ممنون
وقتی اسم تجٵۇز رو به زبون اورد به شدت عصبانی شدم دلم میخواست اون کسی که اینکارو با خواهرم کرده رو بکشم که بی شک میدونم کیه
بچه ها تروخدا یه لحظه میخوام استراحت کنم چند دقیقه دیگه مینویسم مرسی بوص به کلتون
Mᴏᴍ's ʏ.ɴ = &
ʏ.ɴ=+
ᴛᴇᴀ= -
jungkook=¥
Jerry=°
یهو صدای داد و بیداد اومد فهمیدم یکی تو بیمارستان مرده اما کسی نمرده بود دیدم از در بیمارستان دارن چند نفر با گریه و داد میان سمت اتاق ا.ت و اسمشو میگن ... قیافشون برام اشنا بود ..... کمی مکث کردم ... دیدم اون ... مامانمه ...
مگه نمرده بود ... خیلی خوشحال شدم ولی .....
دیدم اومد نزدیک تر مامانم نبود خاله گوهم بود ..
کی به این هرزه ادرس و خبر داده ؟
هوف کلافه ای کشیدم و ریلکس رفتم جلو و موهاشو کشیدم .
nurse=
uncle y.n and kook=□
□جیغغغغغغغ کمکککککک یکی کمک کنهههههه
خانم چه خبره صداتو بیار پایین
□کوری این داره موهامو میکشه... جیغغغغغغغغغغ کمکککک(گریه الکی)
موهاشو محکم کشیدم و بردمش بیرون و گفتم
¥یه بار دیگه هرزه بازی دراری میگم همین کسایی که جلوتن همینجا بهت حال بدن فهمیدی؟(توی اینجا باید منحرف شین)
□عااح میشه بگی الان انچامش بدن اوووم
¥هرزه دلقک😏...
صوت زد
¥جلو همینجا ابروشو ببرین
همه باهم= بله قربان
doctor=€
رفتم تو بیمارستان و دیدم دکتر از اتاق ا.ت اومد بیرون سریع دوییدم و گفتم
¥دکتر چیشد؟
€خداروشکر به خیر گذشت .. این یه معجزه بود .. خواهرتون حالش خو...
دیدم صدای ناله میاد پوزخند زدم و به دکتری که چشاش از تعجب باز تر شده بود و به سمتت چپش نگاه میکرد گفتم
¥چیزی نیست ادامشو بگین..
€عا بله . خواهرتون حالش خوبه و الانم زمانه ملاقاته میتونین برین تو اتاق
¥ممنون
€خواهش میکنم... فقط اقای جِئۅڼ .. ما چند تا ازمایش انجام دادیم برای خانم ٳ.ت که ما دیدیم ایشون حاملن و رحمشون پارس و مثل اینکه چند ماهی هست داره ازشون خون میاد .. من فکر میکنم به ایشون تجٵۇز شده ... فقط بهتون خواستم اطلاع بدم که میتونین به پلیس خبر بدین البته میتونین نه باید حتما خبر بدین..
¥خ..خ..خیلی ممنون
وقتی اسم تجٵۇز رو به زبون اورد به شدت عصبانی شدم دلم میخواست اون کسی که اینکارو با خواهرم کرده رو بکشم که بی شک میدونم کیه
بچه ها تروخدا یه لحظه میخوام استراحت کنم چند دقیقه دیگه مینویسم مرسی بوص به کلتون
۲.۵k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.