وقتی دکتر بود و...
وقتی دکتر بود و...
ات ویو:
هوففف سرمای خیلی بدی خوردم دیگ فکر کنم بمیرم با این تب
با بدبختی لباسامو پوشیدم و به سمت بیمارستان حرکت کردم و رسیدم رفتم پذیرش و دیدم کسی نیس کلا تو بیمارستان هیچکسی نبود ولی نور اتاق دکتر روشن بودو از اونجا صدا میومد رفتمو در زدم که دکتر گف
دکتر: بفرما
ات: سلام ببخشید وقت برای ماینه دارین؛ اخه فکر کنم میخاین برین
دکتر: اره وقت دارم:؛ مشکلت چیه
ات: سرما خوردم و خیلی تب دارم
تهیونگ: خب بیا ماینه ت کنم
ات رفت و تهیونگ معاینه های اولیه رو انجام داد...
ات ویو:
هوففف سرمای خیلی بدی خوردم دیگ فکر کنم بمیرم با این تب
با بدبختی لباسامو پوشیدم و به سمت بیمارستان حرکت کردم و رسیدم رفتم پذیرش و دیدم کسی نیس کلا تو بیمارستان هیچکسی نبود ولی نور اتاق دکتر روشن بودو از اونجا صدا میومد رفتمو در زدم که دکتر گف
دکتر: بفرما
ات: سلام ببخشید وقت برای ماینه دارین؛ اخه فکر کنم میخاین برین
دکتر: اره وقت دارم:؛ مشکلت چیه
ات: سرما خوردم و خیلی تب دارم
تهیونگ: خب بیا ماینه ت کنم
ات رفت و تهیونگ معاینه های اولیه رو انجام داد...
۶.۶k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.