عشق در مدرسه
#عشق_در_مدرسه
Part.2
پرش به بعد مدرسه
#ویو.تهیونگ
اولین روز مدرسه نرفتم و به کوک و جین هم گفتم نرن و بعدش با کوک و جین رفتیم به ی رستوران هر سه تامون ی کت چرم سیاه پوشیده بودیم و فقط رنگ پیرهنامون فرق میکرد وقتی رسیدیم همه دخترا به ما نگاه میکردنو سعی می کردن به ما نزدیک شن ولی ما بدون توجه رفتیم و تو یکی از میز های های نشتیم
(ی چیزی ته و کوک و جین هر کدومش ی ماشین لوکس گرون قیمت دارن)
جین: وی چی سفارش بدیم
کوک: من فقط ی قهوه میخوام
تهیونگ: منم همینطور(در حالی ک به گوشی نگا میکرد جواب داد)
جین: اوقعا ک اومدیم اینجا ک فقط ی قهوه بخوریم میتونستم تو خونه ام بخورم (با اخم)
کوک: جین ولش هر چی دوست داری سفارش بده
#ویو.رزی
بعد مدرسه تصمیم گرفتیم بریم بگردیم رفتیم خونه و لباسهامون رو عوض کردیم
#ویو.ات
رفتیم خونه و لباسهامو عوض کردم و ی آرایش کوچیک کردمو عطر شیرینمو زدم
(عکس لباس جیسو و رزی و ا.ت رو میزارم)
وقتی رفتیم تو رستوران تو یکی از میز های خالی نشستیم ک جلوی ما سه تا پسر جذاب نشسته بودن ولی ن جیسو ن رزی و ن من هیچکدوممون بهشون نگا نمیکردیم و بدون حواس پرتی نشستیم و چیزی سفارش دادیم
#ویو.جین
داشتیم نوشیدنی هامون رو میخوردیم ک سه تا دختر خوشگل وارد رستوران شدن و بدون اینکه تحت تاثیر ما قرار بگیرن رفتن نشستن جلوی میز خالی ما
#ویو.تهیونگ
یکی از اون دخترا خیلی جلو چشمام رو گرفته بود ولی سعی کردم بروز ندم ک کوک گفت
کوک: چیشده آقای سرد انگار دارین به ی دختری نگا میکنین(با خنده)
تهیونگ: چ....چی من؟ ن اصلا!!(با هول)
تهیونگ:دختره زیادم بد نیس فقط یکم خوشم اومده ازش(زیر لب)
ک یهو.....
خماریییییی😔🦋
یوری🦋
Part.2
پرش به بعد مدرسه
#ویو.تهیونگ
اولین روز مدرسه نرفتم و به کوک و جین هم گفتم نرن و بعدش با کوک و جین رفتیم به ی رستوران هر سه تامون ی کت چرم سیاه پوشیده بودیم و فقط رنگ پیرهنامون فرق میکرد وقتی رسیدیم همه دخترا به ما نگاه میکردنو سعی می کردن به ما نزدیک شن ولی ما بدون توجه رفتیم و تو یکی از میز های های نشتیم
(ی چیزی ته و کوک و جین هر کدومش ی ماشین لوکس گرون قیمت دارن)
جین: وی چی سفارش بدیم
کوک: من فقط ی قهوه میخوام
تهیونگ: منم همینطور(در حالی ک به گوشی نگا میکرد جواب داد)
جین: اوقعا ک اومدیم اینجا ک فقط ی قهوه بخوریم میتونستم تو خونه ام بخورم (با اخم)
کوک: جین ولش هر چی دوست داری سفارش بده
#ویو.رزی
بعد مدرسه تصمیم گرفتیم بریم بگردیم رفتیم خونه و لباسهامون رو عوض کردیم
#ویو.ات
رفتیم خونه و لباسهامو عوض کردم و ی آرایش کوچیک کردمو عطر شیرینمو زدم
(عکس لباس جیسو و رزی و ا.ت رو میزارم)
وقتی رفتیم تو رستوران تو یکی از میز های خالی نشستیم ک جلوی ما سه تا پسر جذاب نشسته بودن ولی ن جیسو ن رزی و ن من هیچکدوممون بهشون نگا نمیکردیم و بدون حواس پرتی نشستیم و چیزی سفارش دادیم
#ویو.جین
داشتیم نوشیدنی هامون رو میخوردیم ک سه تا دختر خوشگل وارد رستوران شدن و بدون اینکه تحت تاثیر ما قرار بگیرن رفتن نشستن جلوی میز خالی ما
#ویو.تهیونگ
یکی از اون دخترا خیلی جلو چشمام رو گرفته بود ولی سعی کردم بروز ندم ک کوک گفت
کوک: چیشده آقای سرد انگار دارین به ی دختری نگا میکنین(با خنده)
تهیونگ: چ....چی من؟ ن اصلا!!(با هول)
تهیونگ:دختره زیادم بد نیس فقط یکم خوشم اومده ازش(زیر لب)
ک یهو.....
خماریییییی😔🦋
یوری🦋
۲.۴k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.