Part 37
#Part_37
💖🍡🔮👑
بالاخره جواب داد...
&از حقوق خودم که خیلی بهتره
_قبول.…؟
&قبول
....ویو ماه 🌙 رو))),
نشسته بودم کنارش که یه پرستار اومد داخل
&خانم بزارید بیمار استراحت کنه
ینی چی
& آقای دکتر یچیزی میدونن گفتن که بیمار باید استراحت کنه
ینی چی واقعا ایشون تو کوماس چه ربطی به استراحت داره
& لطفاً برید
بالاخره با لجبازی قبول کردم چن قدمی به جلو حرکت کرده بودم که دوباره صدای پرستار رو شنیدم
&اینجا نمونید برید خونتون
اینو چرا
&آقاتون شاید بیش از دو سال بمونه کوما...اگه یکم دیر میومدید الان مردع بود
دهنت رو ببند تا پارش نکردم
&من دارم راس میگم ۹۹ درصد احتمال داره که بمیره
کلافه از بیمارستان زدم بیرون
باید میرفتم ماشین رو بر میداشتم،خوب شد برگشتم و کلیدش رو برداشتم
رفتم محل حادثه در ماشین رو باز کردم و نشستم پشت فرمون..شروع کردم به روندنش
خااااک بلد نبودم بنز برونم
آروم باش آروم باش..خودم خواب دیدم که دارم دارم بنر میرونم
نه اون که از بیرون بنز بود،داخلش پراید
بالاخره با سختی راهش رو پیدا کردم و تونستم برونمش
تو راه بودم که صدای گوشی آرتام زنگ خورد
عععه گوشی بچم اینجاس که
بع اسمش نگاه کردم..نوشته بود (همدست معموریت۶۸۳)
وااات
گوشی رو برداشتم و منتظر پاسخ موندم
_الوووو سلام رئیس کجایی قرار بود که طرف رو بکشیش ما الان گرفتیمش خودتو برسون اگرنه فرار میکنه
تند تند حرف میزد و از پشت گوشی صدای التماس میومد
& لطفاً لطفاً عالیجناب تروخدااا منوو نکش.
_خفه شو عوضی
بی صبرانه گفتم الوو
_شما؟
سرفه کردم و شروع به سخنرانی کردم
بنده اولین عشق و اولین زن اسکلیم که بهش میگید عالیجناب
_اها..اره یچیزایی شنیدم که میخواست زن بگیره.. حالا عالیجناب کجااست
کوما
_بی شوخی
شوخی کجا بوده..رفت لواشک بخره ماشین زدتش خودش لواشک شد
_اهاا آفرین بر اعتماد بفس... فقط یه سوال
بفرمایید
_شما(مکث کرد)ینی شما
(دوباره مکث کرد)
میتونید آدم بکشید....
﴿بچه هام وارد سال ۱۴۰۳ که شدیم..گرمی هوا پدرمون رو در آورد..پیج وینی و بچه های دیتم بسته شد بی تی اس م که همشون هنو سربازین
سختی حجم درساهم که نگم بعدم اسرائیل گفت ععععه پاره نمیشی بزا منم بپرم روت شاید پارع شی
در کل مراقب خودتون باشید❤️✨💌
💖🍡🔮👑
بالاخره جواب داد...
&از حقوق خودم که خیلی بهتره
_قبول.…؟
&قبول
....ویو ماه 🌙 رو))),
نشسته بودم کنارش که یه پرستار اومد داخل
&خانم بزارید بیمار استراحت کنه
ینی چی
& آقای دکتر یچیزی میدونن گفتن که بیمار باید استراحت کنه
ینی چی واقعا ایشون تو کوماس چه ربطی به استراحت داره
& لطفاً برید
بالاخره با لجبازی قبول کردم چن قدمی به جلو حرکت کرده بودم که دوباره صدای پرستار رو شنیدم
&اینجا نمونید برید خونتون
اینو چرا
&آقاتون شاید بیش از دو سال بمونه کوما...اگه یکم دیر میومدید الان مردع بود
دهنت رو ببند تا پارش نکردم
&من دارم راس میگم ۹۹ درصد احتمال داره که بمیره
کلافه از بیمارستان زدم بیرون
باید میرفتم ماشین رو بر میداشتم،خوب شد برگشتم و کلیدش رو برداشتم
رفتم محل حادثه در ماشین رو باز کردم و نشستم پشت فرمون..شروع کردم به روندنش
خااااک بلد نبودم بنز برونم
آروم باش آروم باش..خودم خواب دیدم که دارم دارم بنر میرونم
نه اون که از بیرون بنز بود،داخلش پراید
بالاخره با سختی راهش رو پیدا کردم و تونستم برونمش
تو راه بودم که صدای گوشی آرتام زنگ خورد
عععه گوشی بچم اینجاس که
بع اسمش نگاه کردم..نوشته بود (همدست معموریت۶۸۳)
وااات
گوشی رو برداشتم و منتظر پاسخ موندم
_الوووو سلام رئیس کجایی قرار بود که طرف رو بکشیش ما الان گرفتیمش خودتو برسون اگرنه فرار میکنه
تند تند حرف میزد و از پشت گوشی صدای التماس میومد
& لطفاً لطفاً عالیجناب تروخدااا منوو نکش.
_خفه شو عوضی
بی صبرانه گفتم الوو
_شما؟
سرفه کردم و شروع به سخنرانی کردم
بنده اولین عشق و اولین زن اسکلیم که بهش میگید عالیجناب
_اها..اره یچیزایی شنیدم که میخواست زن بگیره.. حالا عالیجناب کجااست
کوما
_بی شوخی
شوخی کجا بوده..رفت لواشک بخره ماشین زدتش خودش لواشک شد
_اهاا آفرین بر اعتماد بفس... فقط یه سوال
بفرمایید
_شما(مکث کرد)ینی شما
(دوباره مکث کرد)
میتونید آدم بکشید....
﴿بچه هام وارد سال ۱۴۰۳ که شدیم..گرمی هوا پدرمون رو در آورد..پیج وینی و بچه های دیتم بسته شد بی تی اس م که همشون هنو سربازین
سختی حجم درساهم که نگم بعدم اسرائیل گفت ععععه پاره نمیشی بزا منم بپرم روت شاید پارع شی
در کل مراقب خودتون باشید❤️✨💌
۲.۰k
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.