سناریو:

سناریو:
وقتی یه آرمی سنگ میزنه وسط کلت

نامی: روبه آرمی میگه خانم مشکلت با دوست دختر من چیه بعدش بلندت می‌کنه میبرتت خونه و سرتو پانسمان می‌کنه

جین : سریع بدون اهمیت دادن به اون آرمی بلندت می‌کنه میبرتت خونه و از اونجایی که بی هوش شدی گریه میکنه و وقتی ک بهوش میای بهت غذا میده

یونگی : وقتی میبینه بیهوش شدی بلندت می‌کنه وقتی رسیدید خونه تورو می‌ذاره رو تختتون و سرتو می‌ذاره رو پاهاش و تا وقتی ک بهوش بیای با موهات بازی میکنه

موچی: سریع بغضش میگیره و هی اسمتو داد میزنه و میگه موچی عشقم نفس ددی بیدارشو و وقتی بیدار شدی بغلت می‌کنه تورو می‌ذاره رو پاهاش( همونجا که همه میدونین😈) و میگه دفعه آخرت باشه ددی رو نگران میکنیا اگه چیزیت میشد من چیکار میکردم

ته ته: خودش انقد گریه کرده چشاش قرمز شده و وقتی بهوش میای میگه حالا ک ددی رو نگران کردی اونم ا نگرانی تو بیدار شده ( خودتون میدونید کیو میگم😈😈)
میتونی ارومش کنی ؟ اوف اوف بدجوری بیتابی عشقمو می‌کنه

کوکی : وقتی تورو تو اون حال میبینه بلندت می‌کنه با اینکه بیهوشی و خودشو تو بغلت جا میده وقتی بیدار شدی از خوشحالی لباتو محکم مک میزه و میگه عشقمم
ا/ت : جونم ددی
کوکی: اوففف قربون ددی گفتنت میشم من (خدا نکنه) عشق ددی بیدار شده چجوری تونستی وقتی بیهوشی تخریکم کنی بدو که قراره تا صب زیرم باشی
ا/ت : ددییی آخه الان؟
کوکی: حرف نباشه بدو


خببب ببخشید که برا کوکی یکم طولانی شد
امیدوارم خوشتون اومده باشه بوس بوس🥰💋