⛓عشق دوطرفه ۲۷🖤⛓

⛓عشق دوطرفه ۲۷🖤⛓



تمرینات تموم شد و رفتیم پیش بچه ها
جولی:این همه تمرین میکنیم فایده داری؟
کوکی اره!متوجه میشی بعدا !
تو و سوفیا باید طی دوهفته تمرینات ببینید و بعدشم با من و چا دیگه
جولی:او یس
من و سوفیا میخایم بریم هتل خیلی خستم.
کوکی:باشه تهیونگ میبرتتون
چا:ن خودم میبرمشون
جولی:اوک بریم هرچه زود تر
چا:اوک برید آماده شید تا بریم
من و سوفیا رفتیم یه آبی به صورتمون زدیم و رفتیم سوار ماشین شدیم
چا:بانو افتخار بدین جلو بشینید
یه پوز خند زدم و رفتم جلو نشستم و سوفیا هم عقب نشسته بود
راه افتادیم به سمت هتل
چا دستمو گرفت و گفت
چا:جولی!بیا یه قولی بهم بدیم !اینکه تا آخرین لحظه پیش هم باشیم
جولی:قول میدم بهت قول میدم تا آخرین لحظه پیشت باشم
چا:اها راستی بچه ها برید هتل وسیله هاتون جمع کنید میبرمتون خونه خودم
سوفیا:اما خودتون بعدشم من از کوکی جدا نمیشم
چا:نگران نباش با کوکی هماهنگ کردم کوکی خونش همونجاهاست کنار خونه من و کوکی و وی ت یه خونه ایم
جولی:اوک باشه ولی نباید زحمت میکشیدی
چا:من حاضرم واست جونمم بدم
بعد از این حرفش بوسش کردم و رفتم لباسامو جمع کنم با سوفیا جمع کردیم و اومدیم پایین کع حساب کنیم
مهماندار:حساب شده میتونید برید
جولی:ها؟کی حساب کرده؟
مهماندار:اون آقا خو شتیپه
جولی:یاااا خفه شو مواظب باش به کی میگی خوشتیپ اون دوست پسرم
مهماندار:ببخشید
رفتیم و چا ما را برد خونه و منم ساک وسیله هامو گذاشتم تو اتاق و رفتم حموم
چا:من میرم دیگه عشقم مواظب خودتون باشید چند تا بادیگارد دم در هست
جولی:اوک ممنون مواظب خودت باش!


......


(بچه ها منتظر پارت های بعدی باشید و دستمال هاتون را آماده کنید برا عر زدن😭)