بسم الله الملک القدوس

بسم الله الملک القدوس
.
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
.
طوطی ای را به خیال شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد
.
سلام دوستان
.
همانطور که در بیوگرافی پروفایل خود توضیح دادم، مدتی پیش در بحثی شرکت کردم (دقیقاً شش هفته پیش)
خیلی از کاربران محترم در جریان آن بحث هستند،
آن بحث ساعت 14 همان روز تمام شد و بعد از آن تعدای از کاربران با نظر مدیریت محترم مسدود شدند، در هر حال، آن بحث و جریان تمام شد و خاطرات آن باقی ماند، البته خاطراتی از نوع ترک خورده،
.
اما
.
دوستان، موافقان، مخالفان
به قول نیما یوشیج؛ چایت را بنوش، نگران فردا نباش، از گندمزار من و تو مشتی کاه می ماند برای بادها
.
همانند گذشته فعالیت خواهم کرد، البته سعیم بر آن است تا روش گذشته را اصلاح کنم، و تنها گذشت زمان برخی از حقایق را آشکار خواهد کرد.
.
در انتها وظیفه خود میدانم از برخی دوستان که در این دوران یادی از اینجانب کردند تشکر کنم؛
.
ضمناً تشکر ویژه از همه کسانی که در آن بحثهای داغ با من همراهی کردند، چه موافق چه مخالف دارم.
.
در پایان شما را به کلامی از عز المسلمین مولانا امیرالمؤمنین حیدر، آن یل بی همتای عرب، علی علیه السلام دعوت میکنم که گفت؛

"دوست خود را دوست بدار از روی اعتدال، شاید روزی از روزها دشمنت شود و دشمنت را دشمن دار از روی اعتدال، شاید روزی از روزها دوستت گردد. " نهج البلاغه، حکمت 268"
.
.
بعون الله الملک القدوس
.
با تقدیم احترام مجدد
.
.
عباس
عصر پنجشنبه تهران
((ساعت: حوالی 15:30 تاریخ: پانزدهمین روز آبانماه سال جاری!!!! چهل و پنجمین روز پائیز 1393 ))
.
بعد از تحریر: روزی را خواهم دید ...
.
به قول path: یه روز خوب میاد ...
.
من از همین تریبون!!!! به ایشون اعلام میکنم؛ همین الان اون روز رو میبینم!
.
.
.
باتوجه به نظرات سرکار خانم شیوا و حضور سرکار خانم افسون این متن ویرایش شد.
.
تاریخ و ساعت ویرایش:
پانزدهمین شب آبانماه حوالی ساعت ده و چهل دقیقه تهران!!!