من در حال تجربه ی غم انگیز ترین حالتِ عاشق شدن یک مرد ، ت

من در حال تجربه ی غم انگیز ترین حالتِ عاشق شدن یک مرد ، توی این دنیای بی حساب و کتابم.
دنیایی که حداقل واسه من برعکس بوده.
هر کی که عاشق میشه ، خوشحاله و نیشش تا بناگوش بازه.
قرار و دیدار و گفتگوش بجاست و کیف میکنن از لحظه های با هم بودن.
اونوقت سهم من از عاشقی ، دلهره و ناراحتی و فکر خرابه.
تصور کن بجای زل زدن توی چشای عشقت ، مجبور باشی فقط به عکسش نگاه کنی و باهاش حرف بزنی.
یا نتونی هر روز صداشو بشنوی و قناعت کنی به شنیدن وویس هایی که هر از گاهی میفرسته.
یا حتی واسه چند دقیقه چت کردن ، نگاهت خشک بشه به صفحه ی دایرکتش که چه زمانی آنلاین میشه.
هر کدوم از اینها که گفتم به تنهایی واسه دلسرد کردن یه ادم کفایت میکنه.
اما من پر رو تر از این حرفام.
من حتی از دو تا تیک خوردن پیامم توی پی ویت ذوق میکنم.
با همه ی این اوصاف ، من دلم میخواد تو رو به همه نشون بدم.
ببینن ما رو با هم که چقدر به هم میاییم.
اصلا میخوام پُزِت رو به همه بدم.
بگم من عاشق این خانومم و دوستش دارم.
ببینن که بین ِ این همه آدم رنگارنگ ، منو توی قلب و حریمش راه داده.
حیف که بخودم قول دادم نذارم اب توی دلت تکون بخوره.
همه ی این روزها رو فقط به امید دیدن روی ماهت تحمل میکنم.
در کل غم ِ قشنگیه کنجِ دلم.
همین که یه طرفِ این ماجرا اسم تو باشه کافیه.
این تلخی ها بخاطر وجودت شیرین میشه.
باید تو رو از چشم مردم این شهر مخفی نگه دارم.
تو عشق ممنوعه ی من هستی❤️

#دلنوشته
#عاشقانه
#نامتواری
@nomotevari
#گیلان
#رشت