.

.
.
بسم اللّه الرحمن الرحيم
.
آشنايي با اوشو：
.
اين فرد به اصطلاح دانشمند و بزرگ ، همانند ساير انديشمندان و بزرگان قبل ، مثل صادق هدايت و نيچه ، جملاتي را گفته است که در ظاهر بسيار زيبا هستند. گاهي افراد به سبب اين جملات زيبا به دنبال گوينده آن مي گردند که از چه ذهني خلق شده است ، فقط کافيست که آن شخص در موضوعات مختلف سطحي نگر باشد که سبب قدم گذاشتن به بيراهه است.
.
مهمترين آداب و رسوم مکتب اوشو :
مراقبه، سکس، عشق ورزی، یوگا.
.
مراقبه：
توضيحات اوشو： مراقبه چیزی نیست جز سعی در پاکسازی وجود. همه هنر مراقبه آن است که چطور به راحتی شخصیت را ترک کنیم به سوی دل بشتابیم. مراقبه راه سعادت است.
.

يک نوع از مراقبه： مراقبه پویا: این روش جزو مهمترین و پایه اصلی تمام روش های مراقبه اوشو است این مراقبه با چشم های بسته و شکم خالی و کمترین پوشاک انجام می گیرد و مراحلي دارد.
.
مراحل：تمرينات نفس گيري و .
.
.
خدا از نظر اوشو：
متاسفانه مکتب اوشو بعنوان کلاسهاي عرفان ، داخل کشور برگزار ميشه و موضوعات اين کلاسها：
آموزش آداب و رسوم مکتب و
ارائه تصویر نادرست ازخدا که اوشو ارائه می‌کند تا به عرفان رسيد.
.

سخنان اوشو درباره خدا بسیار متناقض مبهم بی‌معنا و سبک است. گاهی منکر وجود خداست و می‌گوید خدا مفهومی ذهنی است و گاهی کل هستی را خدا می‌داند.

جملات اوشو：
اگر از من می پرسید ، من به شما می‌گویم ، خدا را فراموش کنید ، حقیقت را فراموش کنید ، من به شما می‌گویم تنها به دنبال عشق باشيد.
.
.
هدف عارف، خدا نیست؛ بلکه عشق است و عارف به خدا کاری ندارد ، عارف در جست وجوی شادمانی به زندگی روی می آورد. او پروای خدا در سر ندارد. البته عارف در راه خود، خدا را هم می یابد؛ اما او در جست و جوي شادمانی است.
.

خدا فقط در ذهنت وجود دارد ، یک مفهوم است و وجود عینی ندارد.

خدا شعر است ، موسيقي است ، رقص است ، من تنها می‌توانم به خدایی ایمان بیاورم که قادر به رقصیدن است ، اگر قادر به رقصیدنید پس خدا می‌شوید.
.
و گاهي مي گويد： شناخت خداوند ، با قلب حاصل مى شود نه ذهن ، اوشو دستور به روابط جنسى آزادانه مي دهد كه ذهن ، انسان را رها كند و انسان با قلبش خدا را دريابد.
.

نقش خدا در عرفان اشو، ابزاری است، نه نقشی ذاتی و اصیل.
.
همين بس که کتابي دارد به نام "توطئه اي به اسم خدا"
.
پست بعدي：عرفان اوشويي
.
ببينيد چه کسي شده راهنماي خلق ، آره ديگه وقتي ما حقيقت رو نشناسيم ، همين ميشه ، ميريم جلسات اينطوري ، تا به عرفان برسيم ، جملات مثلا زيباي اين آقا تأثير ميذاره ، و بعد طرز تفکرش ميشه اعتقاد.
.
.