part45
#part45
مجید-رفتیم رسیدیم دم در خونه
خو بریم
ترنم-توبرو من منتظرم اینجا
مجید-من برم حموممم حاضرشم
بیام خیلی میکشه
پیاده شو بریممم
ترنم-نه اخه خجالت میکشم
مجید-خجالت چی شما دیگه براخوده منیدا
ترنم-اخه
مجید-اخه نداره که الان جزمامانم کسی نیست ممکنه تیناعم باشه
ولی فکرکنم دانشگاه رفته باشه
ترنم-باش
مجید-سوار اسانسور شدیم
ترنم هی توایینه شالشو درست میکرد
بخدا خوشگلی بسته
ترنم-چشم غره ای براش رفتم
مجید-نخورمین
ترنم-مجیدد
مجید-جونمممم
ترنم-واییییییی بگیرم خفش کنم
مجید-رسیدم دروزدم مامانم دروبازکرد
بادیدن ترنم
یکم شکه شد
توران-سلام پسرم
سلام ترنم جان خوش اومدی
بیایید تو
مجید-سلام
ترنم-سلام ببخشیدا من یهو اومدم همش تقصیر ایشونه
توران-نه عزیزم خوش اومدی بفرما بشین
مجید-مامانترنم امرو ززقرارا بامن بیاد کنسرت من میرم حاضرشم
توران-باش بور
ترنم-نشستم روکاناپه نمیدونم چرادلم شور میزن
توران-بزار یه چایی بیارم یه کم حرف بزنیم
رفتم چایی ریختم
اوردم
ترنم-دستتون درد نکنه
تروان-لبخندی زدم
چطوری دخترم خوبی
ترنم-ممنون
خوبم شما خوبید عمومحمد تینا اقا حمید
توران-همه خوبن
جید راجب رابطه تون به گفته
ترنم-اب دهن وقورت داد
فکرکنم کرم خیس عرق شده بود
توران-خواستم بگم من محمد چندسال پیش یه اشتباه بزرگی کردیم
هیچ جورعم نیشه جبران شه
ولی امیداورم تومارو ببخشی
میدونم کارسخته ی ازتم انتظار ندار الان بان راحت باشی ونیدونم بتونی گذشته روفراموش کنی
من محمد بارابطتون مشکلی نداریم
دیگه بقیش باخودتونه
ترنم-سر انداختم پایین
من بیخیال گذشته شدم هرچقد بد بهم گذشته باشه
الان با مجید خوشحالم دلم میخواد ایندمم
همینجوری باشم
من هیچ کینه ای ازشما ندارم
من همون موقع که تبسم ازدنیا رفت بخشیدمتون
توران-رفت کنارش نشست بغلش کردم
عزیز دلم ازاین به بعد بامن رودرواسی نداشته باش توعم برام مث تینایی
راستی شمارتم بده من بزنم توگوشی بدرد میخوره
بعضی وقتا امار مجید وباید ازت بگیرم
ترنتک خنده ای کردم چشم
بدید بنویس
یک ساعت بعد:
مجید-خوب من کارم تموم شد بریم
توران-بمونید ناهار بخورید بد برید دیگه
مجید -نه مامان اخه کنسرت دارم دیرم میشه
ترواین-باش
به سلامت
مجید-فعلا
ترنم-خدافط مامان
مجید-سوار ماشن شدیم
چقدم زود صمیمی شدی باتوران خانم
خدافظ مامان نبابا
ترنم-چپ چپ نگاش کردم
مجید امرو زخیلی رومخم رامیریا بزنم لهت کنم
مجید-توبااون دستای کشولوت چجوری من وله میکنه
ترنم-خیللی خوب
مشتی به بازوش زدم
مجید-خوب حالا بزار یه اهنگ بزارم
اهنگ دوست دارم وبازکردم
ترنم-اصلا یچیزی
تو وقتی اینو خوندی
بامن رابطه نداشتی
کیو بایه بچه توبغلت تصور میکردی هااا
کیوووووو
مجید-واترنم یچی بود خوندم دیگه منظوری نداشتم
ترنم-نخیرم من باور نمیکنم
کیه اون ها کیههههه
مجید-ترنمممم
ترنم-ترنم درد چرا چیزی نمیگی
مجید-چیب گم بابا خوب نوشتم دیگه بخدا کسی نبود
ترنم- من بات قهرم
مجید-براچی؟
ترنم-برااینکه بمن نمیگی بات قهرممممم
تااخرعمرم
مجید-ویییی قودا قهرنکن من میمرم
ترنم-نمیخوام قهرم
مجید-خو بچیکارکنم بام اشی کنی؟!
ترنم-اشتی نمیکنم تو دلم تنگه دل براکی ن بود یا به سمت بهشت کی میری یا دستت و زیر سر کی بالش میکنی
یا کی بت کس میدی به خود میرسی
قهرممممم
مجید-ترنمم
ترنم خانومم
خانومیم
خوشگلم
هنرمندمن
قشنگگ من قهرنکن دیگه
ترنم-نچ
مجید-باشه
رسیدیم سالن پیاده شدیم
رفتیم تو
ترنم تو برو تواتاق استراحت اونجا بشین من میرم اماده شمم برا کنسرت
ترنم-ترنم نه خانم کریمی
مجید-خندیدم خیلی خوب خانم کریمی
ترنم-مجیدد نخندا
مجید-چشم خانم کریمی
ترنم-مجیددد
حسین خوانزاده(مدیر برنامه مجید)-چخبرتونه صداتون کل اینجا رو برداشته
ترنم-اقامجیدتون من و اذیت میکنه
مجید-من اذیتت میکنم
حسین-اینو ولش کن این یک عدد مریض روانی
شمابرید بشینید اینجا چیزیم خواستید به خودم بگید بیارم براتون
مجید توعم برو کارداریم
مجدی-ملت رفیق دارن ماعم رفیق داریم
حسین-مجید کم غر بزن
ترنم-خندم گرفت رفتتم تو اتاق ونشستم
همونجا
مجید-رفتم رو استیج یکم برا کنستر تمرین کردم
حسین-معلومه بت خوش گذشته ها
مجید-کجا
حسین-دیشب خونه که نبودی تلفنتم جواب ندادی لابد پیش ترنم خانم بودی دیگه
از گردنشم معلومه
مجید-عه عه عه توبه گردن ترنم چیکارداری
حسین-به من چه شالش افاد یهو دیدم
مجید-تومگه بم زنگ زدی
حسین-اقارو باش دیشب یه ده بیست بار یبت زنگ زدم یادت بندازم امروز کنسرت داری یادت نره جواب ندادی زنگ زدم خونه نبودی استودیوم کسی حواب نداد پس پیش ترنم بودی دیگه
مجید-خندیدم
حسین-نخند دلقک
#نقطه_تاریک_زندگیم#حامیم#مجید_رضوی#رمان
مجید-رفتیم رسیدیم دم در خونه
خو بریم
ترنم-توبرو من منتظرم اینجا
مجید-من برم حموممم حاضرشم
بیام خیلی میکشه
پیاده شو بریممم
ترنم-نه اخه خجالت میکشم
مجید-خجالت چی شما دیگه براخوده منیدا
ترنم-اخه
مجید-اخه نداره که الان جزمامانم کسی نیست ممکنه تیناعم باشه
ولی فکرکنم دانشگاه رفته باشه
ترنم-باش
مجید-سوار اسانسور شدیم
ترنم هی توایینه شالشو درست میکرد
بخدا خوشگلی بسته
ترنم-چشم غره ای براش رفتم
مجید-نخورمین
ترنم-مجیدد
مجید-جونمممم
ترنم-واییییییی بگیرم خفش کنم
مجید-رسیدم دروزدم مامانم دروبازکرد
بادیدن ترنم
یکم شکه شد
توران-سلام پسرم
سلام ترنم جان خوش اومدی
بیایید تو
مجید-سلام
ترنم-سلام ببخشیدا من یهو اومدم همش تقصیر ایشونه
توران-نه عزیزم خوش اومدی بفرما بشین
مجید-مامانترنم امرو ززقرارا بامن بیاد کنسرت من میرم حاضرشم
توران-باش بور
ترنم-نشستم روکاناپه نمیدونم چرادلم شور میزن
توران-بزار یه چایی بیارم یه کم حرف بزنیم
رفتم چایی ریختم
اوردم
ترنم-دستتون درد نکنه
تروان-لبخندی زدم
چطوری دخترم خوبی
ترنم-ممنون
خوبم شما خوبید عمومحمد تینا اقا حمید
توران-همه خوبن
جید راجب رابطه تون به گفته
ترنم-اب دهن وقورت داد
فکرکنم کرم خیس عرق شده بود
توران-خواستم بگم من محمد چندسال پیش یه اشتباه بزرگی کردیم
هیچ جورعم نیشه جبران شه
ولی امیداورم تومارو ببخشی
میدونم کارسخته ی ازتم انتظار ندار الان بان راحت باشی ونیدونم بتونی گذشته روفراموش کنی
من محمد بارابطتون مشکلی نداریم
دیگه بقیش باخودتونه
ترنم-سر انداختم پایین
من بیخیال گذشته شدم هرچقد بد بهم گذشته باشه
الان با مجید خوشحالم دلم میخواد ایندمم
همینجوری باشم
من هیچ کینه ای ازشما ندارم
من همون موقع که تبسم ازدنیا رفت بخشیدمتون
توران-رفت کنارش نشست بغلش کردم
عزیز دلم ازاین به بعد بامن رودرواسی نداشته باش توعم برام مث تینایی
راستی شمارتم بده من بزنم توگوشی بدرد میخوره
بعضی وقتا امار مجید وباید ازت بگیرم
ترنتک خنده ای کردم چشم
بدید بنویس
یک ساعت بعد:
مجید-خوب من کارم تموم شد بریم
توران-بمونید ناهار بخورید بد برید دیگه
مجید -نه مامان اخه کنسرت دارم دیرم میشه
ترواین-باش
به سلامت
مجید-فعلا
ترنم-خدافط مامان
مجید-سوار ماشن شدیم
چقدم زود صمیمی شدی باتوران خانم
خدافظ مامان نبابا
ترنم-چپ چپ نگاش کردم
مجید امرو زخیلی رومخم رامیریا بزنم لهت کنم
مجید-توبااون دستای کشولوت چجوری من وله میکنه
ترنم-خیللی خوب
مشتی به بازوش زدم
مجید-خوب حالا بزار یه اهنگ بزارم
اهنگ دوست دارم وبازکردم
ترنم-اصلا یچیزی
تو وقتی اینو خوندی
بامن رابطه نداشتی
کیو بایه بچه توبغلت تصور میکردی هااا
کیوووووو
مجید-واترنم یچی بود خوندم دیگه منظوری نداشتم
ترنم-نخیرم من باور نمیکنم
کیه اون ها کیههههه
مجید-ترنمممم
ترنم-ترنم درد چرا چیزی نمیگی
مجید-چیب گم بابا خوب نوشتم دیگه بخدا کسی نبود
ترنم- من بات قهرم
مجید-براچی؟
ترنم-برااینکه بمن نمیگی بات قهرممممم
تااخرعمرم
مجید-ویییی قودا قهرنکن من میمرم
ترنم-نمیخوام قهرم
مجید-خو بچیکارکنم بام اشی کنی؟!
ترنم-اشتی نمیکنم تو دلم تنگه دل براکی ن بود یا به سمت بهشت کی میری یا دستت و زیر سر کی بالش میکنی
یا کی بت کس میدی به خود میرسی
قهرممممم
مجید-ترنمم
ترنم خانومم
خانومیم
خوشگلم
هنرمندمن
قشنگگ من قهرنکن دیگه
ترنم-نچ
مجید-باشه
رسیدیم سالن پیاده شدیم
رفتیم تو
ترنم تو برو تواتاق استراحت اونجا بشین من میرم اماده شمم برا کنسرت
ترنم-ترنم نه خانم کریمی
مجید-خندیدم خیلی خوب خانم کریمی
ترنم-مجیدد نخندا
مجید-چشم خانم کریمی
ترنم-مجیددد
حسین خوانزاده(مدیر برنامه مجید)-چخبرتونه صداتون کل اینجا رو برداشته
ترنم-اقامجیدتون من و اذیت میکنه
مجید-من اذیتت میکنم
حسین-اینو ولش کن این یک عدد مریض روانی
شمابرید بشینید اینجا چیزیم خواستید به خودم بگید بیارم براتون
مجید توعم برو کارداریم
مجدی-ملت رفیق دارن ماعم رفیق داریم
حسین-مجید کم غر بزن
ترنم-خندم گرفت رفتتم تو اتاق ونشستم
همونجا
مجید-رفتم رو استیج یکم برا کنستر تمرین کردم
حسین-معلومه بت خوش گذشته ها
مجید-کجا
حسین-دیشب خونه که نبودی تلفنتم جواب ندادی لابد پیش ترنم خانم بودی دیگه
از گردنشم معلومه
مجید-عه عه عه توبه گردن ترنم چیکارداری
حسین-به من چه شالش افاد یهو دیدم
مجید-تومگه بم زنگ زدی
حسین-اقارو باش دیشب یه ده بیست بار یبت زنگ زدم یادت بندازم امروز کنسرت داری یادت نره جواب ندادی زنگ زدم خونه نبودی استودیوم کسی حواب نداد پس پیش ترنم بودی دیگه
مجید-خندیدم
حسین-نخند دلقک
#نقطه_تاریک_زندگیم#حامیم#مجید_رضوی#رمان
۸.۳k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.