به مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت
به مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت
@Onlyhistory
@Onlyhistory
در آن سال ، ایران علیه نفت بریتانیا که منابع طبیعی ایران و مردم آن را استثمار میکرد ، طغیان کرد . این شرکت طلایه دار BP امروز است .
در پاسخ به این غارت ، نخست وزیر بسیار محبوب ، منتخب و مردم سالار ایران ( مرد سال مجله ی تایم در سال 1951 ) محمد مصدق ، تمام دارایی های نفتی ایران را ملی کرد . انگلستان غضبناک به سوی متحد جنگ دوم جهانی اش -آمریکا- دست کمک دراز کرد .
در هر حال هر دو کشور میترسیدند که اقدام تلافی جویانه ، شوروی را تحریک کند که به نفع ایران دست به اقدام بزند . بنابراین به جای اعزام نیروی دریایی ، واشنگتن مامور سیاسی خود ، کرمیت روزولت ( نوه ی رییس جمهور اسبق ، تئودور روزولت ) را به ایران فرستاد . او با زیرکی بسیار وارد عمل شد و با تهدید و تطمیع ( طمع ) افرادی را جذب کرد ، آنگاه فهرستی از اسامی این افراد را تهیه کرد تا یک رشته بلوای خیابانی و تظاهرات خشونت آمیز برپا کنند تا از این راه القا شود که مصدق ، هم بی عرضه است و هم فاقد محبوبیت .
28 اسفند 1330 دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران ، روز 29 اسفند هر سال را روز ملی شدن نفت را یک روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد.
سال پیش از این در 29 اسفند طرح ملی شدن نفت ایران به صورت قانون در آمده بود که در اجرای آن پس از پنج دهه، از انگلستان در نفت ایران خلع ید شد و این دولت را چنان بر آشفت که تا براندازی حکومت دکتر مصدق در مرداد 1332 دست از مخالفت، تحریک، تحریم و توطئه نکشید.
یک روز پیش از اعلام 29 اسفند به عنوان یک روز ملی، دکتر مصدق جزئیات ظلمهای انگلستان به ملت ایران در طول 150 سال و مداخلات این دولت از جمله انحصار نفت ایران در دست خود را برای دهها روزنامه نگار آمریکایی که به تهران آمده بودند تشریح کرده بود و چند روز پیش از آن هم آب پاکی روی دست نمایندگان بانک جهانی که برای میانجیگری به تهران آمده بودند ریخته و گفته بود که یک ملت مستقل و حاکم برخود بر سر حق مسلم و طبیعی اش مصالحه نمی کند و لذا نیاز به میانجیگری نیست. مذاکره با دولتی که طبیعتی سلطه گر دارد خودرا برتر می شمارد و زورگویی را حق یک دولت برتر می داند به منزله تسلیم در برابر زور و یک خیانت ملی است. انگلستان ملت باهوش و با استعداد ما را در عقب ماندگی فرو برد تا سر برنیاورد و مدعی اش شود. از اوایل قرن شانزدهم سیاست کلی دولت های سلطه گر بر این مدار بوده است که مانع رشد ملت هایی شوند که روزگاری قدرت بودند. برتری جویان که نان سلطه گری و استثمار می خورند نمی خواهند رقیب داشته باشند ـ چه این رقیب یک فرد منتقد و روشنگر باشد و چه یک ملت بیدار شده از خواب و مصمم و مبارز ـ مبارز کسب حق خود.
درهمین روز در اسفندماه 1332 و هفت ماه پس از براندازی حکومت دکتر مصدق، راجرز استیونس سفیر تازه انگلستان در تهران اعلام کرد که میان انگلستان و آمریکا در قبال نفت ایران توافق حاصل شده است!.
آخر کار مصدق سرنگون شد و بقیه ی عمر خود را تحت الحفظ در خانه اش به سر برد .
منبع : جان پرکینز
اعترافات یک جنایتکار اقتصادی
@Onlyhistory
@Onlyhistory
در آن سال ، ایران علیه نفت بریتانیا که منابع طبیعی ایران و مردم آن را استثمار میکرد ، طغیان کرد . این شرکت طلایه دار BP امروز است .
در پاسخ به این غارت ، نخست وزیر بسیار محبوب ، منتخب و مردم سالار ایران ( مرد سال مجله ی تایم در سال 1951 ) محمد مصدق ، تمام دارایی های نفتی ایران را ملی کرد . انگلستان غضبناک به سوی متحد جنگ دوم جهانی اش -آمریکا- دست کمک دراز کرد .
در هر حال هر دو کشور میترسیدند که اقدام تلافی جویانه ، شوروی را تحریک کند که به نفع ایران دست به اقدام بزند . بنابراین به جای اعزام نیروی دریایی ، واشنگتن مامور سیاسی خود ، کرمیت روزولت ( نوه ی رییس جمهور اسبق ، تئودور روزولت ) را به ایران فرستاد . او با زیرکی بسیار وارد عمل شد و با تهدید و تطمیع ( طمع ) افرادی را جذب کرد ، آنگاه فهرستی از اسامی این افراد را تهیه کرد تا یک رشته بلوای خیابانی و تظاهرات خشونت آمیز برپا کنند تا از این راه القا شود که مصدق ، هم بی عرضه است و هم فاقد محبوبیت .
28 اسفند 1330 دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران ، روز 29 اسفند هر سال را روز ملی شدن نفت را یک روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد.
سال پیش از این در 29 اسفند طرح ملی شدن نفت ایران به صورت قانون در آمده بود که در اجرای آن پس از پنج دهه، از انگلستان در نفت ایران خلع ید شد و این دولت را چنان بر آشفت که تا براندازی حکومت دکتر مصدق در مرداد 1332 دست از مخالفت، تحریک، تحریم و توطئه نکشید.
یک روز پیش از اعلام 29 اسفند به عنوان یک روز ملی، دکتر مصدق جزئیات ظلمهای انگلستان به ملت ایران در طول 150 سال و مداخلات این دولت از جمله انحصار نفت ایران در دست خود را برای دهها روزنامه نگار آمریکایی که به تهران آمده بودند تشریح کرده بود و چند روز پیش از آن هم آب پاکی روی دست نمایندگان بانک جهانی که برای میانجیگری به تهران آمده بودند ریخته و گفته بود که یک ملت مستقل و حاکم برخود بر سر حق مسلم و طبیعی اش مصالحه نمی کند و لذا نیاز به میانجیگری نیست. مذاکره با دولتی که طبیعتی سلطه گر دارد خودرا برتر می شمارد و زورگویی را حق یک دولت برتر می داند به منزله تسلیم در برابر زور و یک خیانت ملی است. انگلستان ملت باهوش و با استعداد ما را در عقب ماندگی فرو برد تا سر برنیاورد و مدعی اش شود. از اوایل قرن شانزدهم سیاست کلی دولت های سلطه گر بر این مدار بوده است که مانع رشد ملت هایی شوند که روزگاری قدرت بودند. برتری جویان که نان سلطه گری و استثمار می خورند نمی خواهند رقیب داشته باشند ـ چه این رقیب یک فرد منتقد و روشنگر باشد و چه یک ملت بیدار شده از خواب و مصمم و مبارز ـ مبارز کسب حق خود.
درهمین روز در اسفندماه 1332 و هفت ماه پس از براندازی حکومت دکتر مصدق، راجرز استیونس سفیر تازه انگلستان در تهران اعلام کرد که میان انگلستان و آمریکا در قبال نفت ایران توافق حاصل شده است!.
آخر کار مصدق سرنگون شد و بقیه ی عمر خود را تحت الحفظ در خانه اش به سر برد .
منبع : جان پرکینز
اعترافات یک جنایتکار اقتصادی
۴.۱k
۲۹ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.