[̲̅P̲̅][̲̅a̲̅][̲̅r̲̅][̲̅t̲̅][̲̅2̲̅]

[̲̅P̲̅][̲̅a̲̅][̲̅r̲̅][̲̅t̲̅][̲̅2̲̅]
~
با تموم اینها صداهای تو کمد هر روز قوی‌تر از دیروزشون می‌شن!
*بخش4:هیولای‌درکمدم*
بعد از صرف کردن ٣ ساعت تکاليف مو تمام کردم. حالا چی می‌چسبه؟ یه فیلم ترسناک و دابل چاکلت! البته بهتره اول برم طبقه بالا تو اتاقم و موهامو درست کنم... راستش شبیه جنگل‌های آفریقا شدن!
پله‌ها رو یکی یکی بالا میرم و آهنگ مورد علاقمو زمزمه میکنم. آهنگ عاشقانه تو لیست علایقم نیست؛ اما این آهنگ استثناس!
_ lost, I was lost, I was lost. 'till you love me....
_ now I'm found, now I'm found, now I'm found!
_ yeah; you took me to the place....
_ it was safe it was sound, sound, sound, Sound...
_ lost, I was lost, now I'm found!
همزمان با باز کردن اتاقم آوای بی‌معنایی تولید میکنم...
روی صندلی جلوی میز آرایش میشینم و موهامو شونه می‌زنم. همزمان دوباره آهنگ رو از یه پارت دیگه شروع میکنم.
_ I was wept up in a wave, swept up in a wave....
_ Then I heared you say my name! Yeah Yeah, Yeah, Yeah!
_ lost, I was...
صدای عجیبی منو ساکت کرد؛ ولی بیخیال شدم... موهای لخت و قهوه‌ایمو بالا بستم، تمام لوازم آرایشمو که تم دارم داشت از نظر گذروندم و از تو آینه به به اتاقم که حتی دیوارهاش هم مشکی بود نگاه کردم. آهی کشیدم....
_ فقط اون کمده که تغییر نکرده!
موقع تعویض تم اتاق لزومی برای عوص کردن اون کمد ندیدم... کمد سفید بود، پس به من و زندگیم که سیاه و سفیدیم می‌اومد.
بلند شدم. خط چشم نازکی کشیدم و رژ لب قرمز زدم. لبامو به هم مالیدم تا رژ بخش بشه. غنچشون کردم و یه بوس برای انعکاسم تو آینه فرستادم... سرمو انداختم پایین همزمان پوزخند زدم.
_ یکی ندونه میگه چه اعتماد به سقفی داره!
در افکارم بودم که تقه‌ای به در کمد زده شد و بعد صدایی که دژاوو را در من زنده کرد.
_ هِی! کیم.... سو... هی!
ترسیدم و دستم رو سمت سشوارم بردم؛ ولی تا خواستم بلند کنم صدا دوباره از کمد اومد.
_ اگه دست از پا خطا کنی تلسمت می‌کنم!
احساس ترسم از بین رفت. شاید فقط کسی می‌خواد منو بترسونه. شایدم دیوونه ‌شدم.


اسلاید ٢ آهنگیه که سوهی میخوند.
اسم آهنگ: lost(Maroon5)
#crfic