تــولد ۲۰ سالگے.

تــولد ۲۰ سالگے.
یه چیز عجیبیه، این ک نگاه میکنی میبینی ۲۰ سال از عمرت گذشته حالا چیکار کردے؟
چقـدر به هدف و خواسته هات نزدیـک شدے؟
چقدر رشد کـردے؟
چقد تا اینجا از زندگے و خودت راضے بـودے؟
شمع ۲۰ سالگی رو ک فوت کردم بیشتر باورم شد چقد این دنیا بیهودست:) منے ک یه زمانی خیلی چیزا برام مهم بـود الان همونا بی اهمیت ترین شدن، یه حس عجیبی داشتم. خوشحالی نبـود، بگم ناراحتی هم دوغ گفتم
یه حس عجیب
این که خب تا اینجا اومدیـم حالا قراره چی بشه؟ ورق بعدے چیه؟
وقتی به پشت سر نگاه میکنم از خودم راضی نیستم خیلی میتونستم بهتر ازین باشم. از ۱۸ سالگی تا الان خیلی رو خودم کار کردم وخب یکم به اون آدم خوبه اون آدمی آرومه همونی ک عجله هیچیو نداره کینه ای نیست و میپسندمش نزدیـک شدم.
وجود خدارو صدبرابر بیشتر از قبل تو زندگیـم حس کردم و باورم به این مسئله ک تو هیچ حالی رهامون نکرده بیشتر شد ساکت ترشدم و البته خیال پرداز تـر ، ۱۹ سالگی خیلی پیچ در پیچ بود برام، شکست خوردم، حسابی گریه کردم، التماس کردم، چیزای ک یه روزی ترسش منو دیونه کرده بود امسال تجربه کردم و برام اتفاق افتاد.
هیچ وقت فکر نمیکردم انقد سرسخت باشم.
امیـدمو دوباره با تولدم زنده میکنم، دوباره شروع میکنم دوباره به دست میارم.
ـــــــــــــــــــــــــ
۲۰ سال قبل ۱۵ اردیبهشت ما باهم به دنیا اومدیـم باهم رشد کردیـم و باهم بزرگ شدیـم، نمیدونم توی ذهن تو واسع ۲۰ سالگیـت چیاست، میدونم زیاد اهل گفتن و نوشتن یا فضای مجازی نیستی، تو از من کمتر حرف میزنی، از من کمتر غر میزنی از من کمتر گریه میکنی، از من دلسوز تری، از من زودتر عصبانی میشی، و از من بیشتر تلاش میکنے شایـدم از من زخم های دلت بیشتره، میـدونی تو از دلم کنده شدی،تو همیشه هوامو داشتی، بیشتر از من به تو، منم به آرزوے ۲۰ سالگی تو آمیـن میـگم داداش دوقلوے من:)
مبارک باشه تــولدمون ❤
۲۰ سالگی باما خوب باش