در افسانه هاي مردم منطقه اورامانات پيري اسطوره اي به نام
در افسانه هاي مردم منطقه اورامانات پيري اسطوره اي به نام «پير شاليار» هست كه مي گويند صاحب كرامات بوده است. از جمله اين كرامات عجيبي كه درباره او روايت مي كنند ماجراي شفا يافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا است كه «پير شاليار» او را شفا مي دهد. ماجرا از اين قرار بوده است كه «شاه بهار خاتون» كر و لال است و تمام طبيبان از مداواي او عاجز مي مانند تا اينكه آوازه «پير شاليار اورامي» به بخارا مي رسد. پادشاه بخارا هم شرط كرده است كه هر كسي دخترش را شفا دهد او را به عقد وي درمي آورد؛ بالاخره عموي پادشاه با عده اي از اطرافيان پادشاه به سمت اورامان به راه مي افتند تا دختر را به نزد «پير شاليار» ببرند. وقتي كه نزديك روستاي «اورامان تخت» مي رسند گوش هاي دختر به طوري آني شنوا مي گردند و وقتي هم به نزديكي هاي خانه «پير شاليار» مي رسند صداي نعره ديوي توجه آنها را جلب مي كند و سريع ديو از تنوره اي كه هم اكنون اهالي به آن «تنوره ديوها» مي گويند و نزديك خانه «پير شاليار» هست _ بر زمين مي افتد و كشته مي شود، در اين اثنا زبان «شاه بهار خاتون» هم باز مي شود و شروع به صحبت كردن مي كند.
۵۵۸
۱۱ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.