/
9
•●🩵🌿🍋●•
•●🩵🌿🍋●•
به کدام رسم خویش دوستت بدارم . . .
به کدام حس فقیر و درویش دوستت بدارم . . .
به طبیبان بگو من بیهوش تو گشته ام . . .
به پزشکان بگو من مدهوش تو گشته ام . . .
منِ خجل نزد تو در این میان بند . . .
چه کنم که زار و گریه ام آید بند . . .
این دلِ بی تاب نیز بسیار تنگ تو است . . .
تو بیا و مرهم شو که دگر برایِ تو است . . .
از هنگامی که رسیدن به آن قلب پاکت امکان دارد . . .
این جهان درد شیرینی است که همچو خون جریان دارد . . .
من چو زِ تو دور گردم جان و روح و جسمم دگر نیست . . .
آن روزگار و خانه گه تو در آن نباشی جایِ زندگی نیست . . .
کنارم بمان تا مبهوت تو شوم . . .
تو گل باشی و من پروانه شوم . . .
شیفته و فریفته و مریضِ تيمارستان ها شوم . . .
یا من همان مجنون و فرهاد قصه ها شوم . . .
من می یابم با تو تکامل در این جهان . . .
گر نباشی من عاجز و هلاکم در این میان . . .
آغوشت همچو درمان دردیست که طبیب داده است . . .
شنیدن نفس هایت نزد گوش نفسی تازه به من داده است . . .
کنارم بمان ای رویایِ زیبایِ شب هایِ تار . . .
من باشم و تو باشی و مهتابُ و گیتار . . .
تورا دوست دارم گه چو طوفان . . .
تورا دوست دارم گه چو جهان . . .
زِ هنگامی که تو نیز آمدی به زندگیِ من . . .
چو خورشیدی تابیدی بر رویِ چهرهِ من . . .
من نبودم عاشق و دل داده و دیوانه . . .
تو چه بودی تا که آمدی قلبم شد روانه . . .
گاه میکنم از دور چشم هایت را ستایش . . .
گاه میبنیم تورا محبوب و مورد نیایش . . .
گه بِجُستَم و شوم بی باک و چالاک . . .
گه بِلغزم و شوم درماندهِ و هلاک . . .
من روزی شوم طَرار و حیله گر . . .
تو شبی شوی مَکار و اغواگر . . .
بی درنگ برو بگو به سَعدی . . .
من هستم بگو و مگویِ پَندی . . .
شب هایت باشد تار و زیبا . . .
وقت هایی تو رُخی بنما . . .
خواهم دیدت نمایِ تورا . . .
بکن یادی از جفایِ مارا . . .
برایِ او . . .؟!
(کپی از هیچ شعر و متن دیگه‌ای نیست...
اگر هم میخوایید مطمئن شید سرچ کنید...)
_غزلِ قمر برایِ شبِ تیره
_منبع الهام: شبِ ماه کامل
به کدام رسم خویش دوستت بدارم . . .
به کدام حس فقیر و درویش دوستت بدارم . . .
به طبیبان بگو من بیهوش تو گشته ام . . .
به پزشکان بگو من مدهوش تو گشته ام . . .
منِ خجل نزد تو در این میان بند . . .
چه کنم که زار و گریه ام آید بند . . .
این دلِ بی تاب نیز بسیار تنگ تو است . . .
تو بیا و مرهم شو که دگر برایِ تو است . . .
از هنگامی که رسیدن به آن قلب پاکت امکان دارد . . .
این جهان درد شیرینی است که همچو خون جریان دارد . . .
من چو زِ تو دور گردم جان و روح و جسمم دگر نیست . . .
آن روزگار و خانه گه تو در آن نباشی جایِ زندگی نیست . . .
کنارم بمان تا مبهوت تو شوم . . .
تو گل باشی و من پروانه شوم . . .
شیفته و فریفته و مریضِ تيمارستان ها شوم . . .
یا من همان مجنون و فرهاد قصه ها شوم . . .
من می یابم با تو تکامل در این جهان . . .
گر نباشی من عاجز و هلاکم در این میان . . .
آغوشت همچو درمان دردیست که طبیب داده است . . .
شنیدن نفس هایت نزد گوش نفسی تازه به من داده است . . .
کنارم بمان ای رویایِ زیبایِ شب هایِ تار . . .
من باشم و تو باشی و مهتابُ و گیتار . . .
تورا دوست دارم گه چو طوفان . . .
تورا دوست دارم گه چو جهان . . .
زِ هنگامی که تو نیز آمدی به زندگیِ من . . .
چو خورشیدی تابیدی بر رویِ چهرهِ من . . .
من نبودم عاشق و دل داده و دیوانه . . .
تو چه بودی تا که آمدی قلبم شد روانه . . .
گاه میکنم از دور چشم هایت را ستایش . . .
گاه میبنیم تورا محبوب و مورد نیایش . . .
گه بِجُستَم و شوم بی باک و چالاک . . .
گه بِلغزم و شوم درماندهِ و هلاک . . .
من روزی شوم طَرار و حیله گر . . .
تو شبی شوی مَکار و اغواگر . . .
بی درنگ برو بگو به سَعدی . . .
من هستم بگو و مگویِ پَندی . . .
شب هایت باشد تار و زیبا . . .
وقت هایی تو رُخی بنما . . .
خواهم دیدت نمایِ تورا . . .
بکن یادی از جفایِ مارا . . .
برایِ او . . .؟!
(کپی از هیچ شعر و متن دیگه‌ای نیست...
اگر هم میخوایید مطمئن شید سرچ کنید...)
_غزلِ قمر برایِ شبِ تیره
_منبع الهام: شبِ ماه کامل
۱۳.۳k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.