💠 دکتر احمدرضا بیضائی :
💠 دکتر احمدرضا بیضائی :
🌷 از هم پول قرض می‌کردیم. هر وقت پول لازم بودم، اگر از هیچ طریقی جور نمی‌شد، به #محمودرضا زنگ می‌زدم و جور می‌شد. اینطور نبود که همیشه پول داشته باشد؛ با این حال، هیچوقت نمی‌گفت ندارم.
می‌گفت «جور میشه؛ شماره کارت بده!» و بعد از یکساعت پیامک میداد که: «واریز شد».
می‌دانستم که اینجور وقت‌ها از کسی قرض می‌کند.
《#جودش یکی از خصوصیات بارزش بود.》
هیچوقت هم نشد که طلبش را بخواهد. یکی دو هفته قبل از آخرین رفتنش به سوریه، پیامک داده بود که کمی پول لازم دارد و گفت که زود پس می‌دهد. من تابستان قبل مقداری پول از او قرض کرده بودم و قرار بود تا خرداد بود به او برگردانم. برایش نوشتم:
«لازم نیست پس بدهی؛ من به تو بدهکارم بگذار اول بدهیم را صاف کنم، بعد.»
در جوابم نوشت: «صافیم».
نزدیک #شهادتش، کاملا از دنیا صرفنظر کرده بود.
روحشون شاد،یادشون گرامی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و #عجل_فرجهم.
@Agamahmoodreza
🌷 از هم پول قرض می‌کردیم. هر وقت پول لازم بودم، اگر از هیچ طریقی جور نمی‌شد، به #محمودرضا زنگ می‌زدم و جور می‌شد. اینطور نبود که همیشه پول داشته باشد؛ با این حال، هیچوقت نمی‌گفت ندارم.
می‌گفت «جور میشه؛ شماره کارت بده!» و بعد از یکساعت پیامک میداد که: «واریز شد».
می‌دانستم که اینجور وقت‌ها از کسی قرض می‌کند.
《#جودش یکی از خصوصیات بارزش بود.》
هیچوقت هم نشد که طلبش را بخواهد. یکی دو هفته قبل از آخرین رفتنش به سوریه، پیامک داده بود که کمی پول لازم دارد و گفت که زود پس می‌دهد. من تابستان قبل مقداری پول از او قرض کرده بودم و قرار بود تا خرداد بود به او برگردانم. برایش نوشتم:
«لازم نیست پس بدهی؛ من به تو بدهکارم بگذار اول بدهیم را صاف کنم، بعد.»
در جوابم نوشت: «صافیم».
نزدیک #شهادتش، کاملا از دنیا صرفنظر کرده بود.
روحشون شاد،یادشون گرامی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و #عجل_فرجهم.
@Agamahmoodreza
۷۳۱
۲۰ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.