فیک وقتی عاشقت میشه پارت ۱۲

فیک وقتی عاشقت میشه پارت ۱۲


وقتی که وارد شدم دیدم تهیونگ و دختر عموشم اونجا انقدر اعصا بم خورد شد که میخاستم هر دوتاشون رو خفه کنم

من=وایسا الان یه درس عبرتی به جفتتون میدم تا یاد بگیرید از این غلطا نکنید

چاگیا=هی دختر بیا بریم بشینیم دیگ

من=نمیخام ( با گریه)

چاگیا=خوشگلم چرا گریه میکنی

من=چاگیا تو همین جا بمون من باید یه کار خیلی خوب کنم

چاگیا=میخای چیکار کنی

من=تو فقط نیم ساعت هیچی نگو بعدن بهت توضیح میدم

چاگیا=باشه ولی من هیچی نفهمیدم

وقتی که رسیدم دیدم یاخداااا دختر عموش تهیونگ رو بوس کرد

من=تهیونگ داری چیکار میکنی هان (باداد)

تهیونگ=تو اینجا چیکار میکنی اخه

من=تهیونگ ساکت شو فقط حرف نزن

یونا=چی میگی تو ما کار بدی نکردیم بعد سال ها اومدیم غذا بخوریم

من=تهیونگ اون لوان آبو بده به من

تهیوگ=بیا

وقتی که داد سری گرفتم ریختم رو دختر عموش

یونا=چیکار کردی بیشعور

تهیونگ=بچه ها زشت نگاه کنید مدیر رستوران داره چجوری نگاه میکنه

من=تهیونگ دیگ بامن حرف نزن من کاری ندارم اومدید غذا بخورید باشه قبول میکنم ولی چرا بوست کرد چرا با من نیومدی خیلی بدی دیگ هیچ وقت با من حرف نزن

چاگیا=لیا بیا بریم ولشون کن دیگ حق نداری سمت دوست من بیای فهمیدی

تهیونگ=لطفا صبر کنید

تهیونگ=بیا دیدی چیکار کردی یونا

یونا=خوب شد حالا میتونم بیشتر خودم رو تو دل تهیونگ جا کنم

یونا=تهیونگ منو ببخش واقعا قصد بدی نداشتم بعد سال ها میخاستم باهم غذا بخوریم ببخشید

تهیونگ=ساکت شو تو بیخود منو بوس میکنی مگه من بهت اجازه دادم هان (باداد)
بیا بریم سوار ماشین شیم

یونا=دیگ خونه تو نمیام

تهیونگ=چرتو پرت نگو من نمیزارم جایی بری

یونا=توسرم دادا کشیدی

تهیونگ=ببخشید دیگه تکرار نمیکنم بیا بریم دیگ

یونا =باشه بریم🙁

بچه ها این پارت رو خیلی طولانی کردم چون تا ۴ روز فکر نکنم بتونم بزارم ولی شایدم گذاشتم

۲۰ تالایک
۵کامنت

خدافظ😐